Meaning and usage of cool word
What is definition, meaning and usage of word cool

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Cool به فارسی با مثالهای کاربردی

وقتی دما بین 40 تا 60 درجه فارنهایت (پنج تا 15 درجه سانتیگراد) باشد، می گوییم که بیرون cool  است.

  1. It’s a little cool outside. You’ll need a jacket.
  2. Many people around the world like cool, dry weather.
  3. In the United States, the weather usually gets cooler as you head north.
  4. The weather starts to cool off in the fall. (This sentence uses “cool” as a verb.)
  1. بیرون کمی خنک است شما به یک ژاکت نیاز دارید
  2. بسیاری از مردم در سراسر جهان هوای خنک و خشک را دوست دارند.
  3. در ایالات متحده معمولاً وقتی به سمت شمال می روید هوا خنک تر می شود.
  4. هوا در پاییز شروع به خنک شدن می کند. (این جمله از “cool” به عنوان فعل استفاده می کند.)

 

این کلمه به عنوان صفتی برای توصیف چیزهای جالب، سرگرم کننده، محبوب یا جدید بسیار محبوب است:

  1. Jose is wearing a really cool jacket.
  2. That movie we saw last night was so cool.
  3. Everyone says that Mr. Jones is a cool teacher.
  4. He’s so cool!
  5. That’s so cool!
  1. خوزه کت واقعا باحالی پوشیده است.
  2. اون فیلمی که دیشب دیدیم خیلی باحال بود.
  3. همه می گویند که آقای جونز معلم باحالی است.
  4. او خیلی باحال است!
  5. خیلی باحاله!

 

روش های مختلفی برای استفاده از این کلمه وجود دارد:

  1. This soup is too hot. It needs to cool off a bit. (cool off = decrease in temperature)
  2. Rena was cool to the idea of working late. (She didn’t want to do it.)
  3. Tom lost his cool during the meeting. (He got mad. The word “cool” is a noun in this sentence.)
  4. Try not to lose your cool. (Try not to get mad.)
  5. We’ve decided to cool it for awhile. Things were getting too intense. (cool it = reduce activity)
  6. Cool it! (Stop fighting.)
  7. I told my boss I needed some vacation time and she was cool with that. (cool with = okay)
  8. Are you cool with this? (Is this okay?)
  1. این سوپ خیلی داغه باید کمی خنک شود. (خنک کردن = کاهش دما)
  2. رنا با خیالی آسوده بود که تا دیروقت کار کند. (او نمی خواست این کار را انجام دهد.)
  3. تام در طول جلسه خونسردی خود را از دست داد. (او عصبانی شد. کلمه “باحال” در این جمله یک اسم است.)
  4. سعی کنید خونسردی خود را از دست ندهید. (سعی کنید عصبانی نشوید.)
  5. ما تصمیم گرفتیم آن را برای مدتی خنک کنیم. اوضاع خیلی شدید می شد. (سرد کردن = کاهش فعالیت)
  6. خنکش کن (از دعوا دست بردارید.)
  7. من به رئیسم گفتم که به مدتی تعطیلات نیاز دارم و او در این مورد خیلی خوب بود. (خوب با = خوب)
  8. آیا شما با این خوب هستید؟ (آیا این اشکالی ندارد؟)

 

توجه: کلمه “cool” برای توصیف چیزها، افراد و ایده هایی که جدید و جالب هستند بسیار محبوب است. این به عنوان یک کلمه عامیانه شروع شد، اما اکنون تقریباً توسط همه استفاده می شود. این یک کلمه خوب برای یادگیری است.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.