بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Confident به فارسی با مثالهای کاربردی
feel confident.: داشتن احساس خوب نسبت به خود است. با اعتماد به نفس. یک فرد معتقد است که کار یا توانایی هایش خوب است. افعال “be” و “feel” اغلب با این صفت استفاده می شود:
- Elvira is confident that she’ll get the job she applied for. She feels confident in her abilities.
- Isak feels confident about his English skills.
- The members of the team felt confident before the football game began.
- The students who studied felt confident before they took the test. The students who did not study did not feel confident.
- Lisa says she doesn’t feel confident about her doctor’s prognosis.
- William is confident that he’s the right man to become president.
- الویرا مطمئن است که شغلی را که برای آن درخواست کرده بود، خواهد گرفت. او به توانایی های خود احساس اطمینان می کند.
- ایساک در مورد مهارت های انگلیسی خود احساس اطمینان می کند.
- اعضای تیم قبل از شروع بازی فوتبال احساس اعتماد به نفس داشتند.
- دانش آموزانی که مطالعه می کردند قبل از شرکت در آزمون احساس اعتماد به نفس داشتند. دانشآموزانی که درس نمیخواندند، اعتماد به نفس نداشتند.
- لیزا می گوید که نسبت به پیش آگهی پزشکش اطمینان ندارد.
- ویلیام مطمئن است که او مرد مناسبی برای رئیس جمهور شدن است.
کلمه confidence “اطمینان” یک اسم است:
- She has a lot of confidence in herself.
- Her confidence is a little overwhelming. (She’s a little too confident.)
- Bill was brimming with confidence as he walking into the room.
- Confidence is an important quality in a salesperson.
- You should have confidence in yourself when you do anything.
- او به خودش اعتماد زیادی دارد.
- اعتماد به نفس او کمی بیش از حد است. (او کمی بیش از حد اعتماد به نفس دارد.)
- بیل وقتی وارد اتاق می شد پر از اعتماد به نفس بود.
- اعتماد به نفس یک ویژگی مهم در یک فروشنده است.
- هنگام انجام هر کاری باید به خود اعتماد داشته باشید.
کلمه confidently “با اطمینان” یک قید است.
- He does his work quickly and confidently.
- The speaker confidently addressed the audience.
- Bill walked into the meeting confidently expecting he would make a sale.
- او کار خود را سریع و با اطمینان انجام می دهد.
- سخنران با اطمینان حضار را خطاب قرار داد.
- بیل با اعتماد به نفس وارد جلسه شد و انتظار داشت که فروش داشته باشد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.