Meaning and usage of clench word
What is definition, meaning and usage of word clench

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Clench به فارسی با مثالهای کاربردی

To clench something  این است که آن را با دندان ها یا دست ها خیلی محکم بگیرید یا دندان های بالا و پایین را محکم به هم بچسبانید.

  1. Jeremy clenches his teeth at night, but he doesn’t realize he’s doing it.
  2. Some people clench their teeth when they are angry.
  3. Through clenched teeth, the man said he would get even with the person who vandalized his house.
  4. When an alligator uses its teeth to clench onto an object or another animal, it doesn’t let go easily.
  5. The dog has a ball clenched in its teeth.
  6. The boy clenched his fists in preparation for a fight. (fist = fingers curled up in a ball)
  7. Clenched in Maria’s hands was the money that she needed to pay her rent for the month.
  8. Some drivers clench the steering wheel as they drive through ice and snow.
  1. جرمی شب دندان هایش را روی هم فشار می دهد، اما متوجه نمی شود که دارد این کار را می کند.
  2. برخی افراد هنگام عصبانیت دندان های خود را به هم فشار می دهند.
  3. مرد از طریق دندان های به هم فشرده گفت که با کسی که خانه اش را خراب کرده بود، برخورد خواهد کرد.
  4. وقتی تمساح از دندان هایش برای فشار دادن به یک شی یا حیوان دیگر استفاده می کند، به راحتی رها نمی کند.
  5. سگ یک توپ در دندان هایش فشرده است.
  6. پسر برای آماده شدن برای دعوا مشت هایش را گره کرد. (مشت = انگشتان جمع شده در یک توپ)
  7. در دستان ماریا پولی بود که برای پرداخت اجاره بهای یک ماه نیاز داشت.
  8. برخی از رانندگان هنگام رانندگی در میان یخ و برف، فرمان را فشار می دهند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.