Meaning and usage of choose word
What is definition, meaning and usage of word choose

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Choose به فارسی با مثالهای کاربردی

choose تصمیم گیری است. موقعیتی وجود دارد که در آن بیش از یک گزینه دیگر ممکن است. کلمه “انتخاب” شبیه “pick” یا “pick out” است. این یک فعل بی قاعده است.

ساده گذشته فعل ماضی
choose

انتخاب کنید

chose

انتخاب کرد

chosen

انتخاب شده است

  1. Sophia chose to live in the United States.
  2. Bernie is choosing furniture for his new apartment.
  3. What color did you choose to paint your living room?
  4. I’ve chosen not to work any extra hours this summer.
  5. It’s important to choose a good college.
  6. There are many different schools to choose from.
  7. My friend Vanessa chose to become a vegetarian.
  8. Choosing a career is difficult for some people.
  1. سوفیا زندگی در ایالات متحده را انتخاب کرد.
  2. برنی در حال انتخاب مبلمان برای آپارتمان جدیدش است. (او است چیدن مبلمان.)
  3. چه رنگی را برای رنگ آمیزی اتاق نشیمن خود انتخاب کردید؟
  4. من تصمیم گرفتم این تابستان هیچ ساعت اضافی کار نکنم.
  5. انتخاب یک دانشگاه خوب مهم است. (در این جمله «انتخاب» مصدر است.)
  6. مدارس مختلفی برای انتخاب وجود دارد.
  7. دوست من ونسا انتخاب کرد که گیاهخوار شود.
  8. انتخاب شغل برای برخی افراد دشوار است. (در این جمله «انتخاب» یک جیروند است.)

 

کلمه choice “انتخاب” یک اسم است.

  1. They have many good choices.
  2. What kind of choices are there on the menu?
  3. This is a difficult choice.
  4. He has no choice but to move back to Argentina.
  5. That car gets good gas mileage. You’ve made a good choice.
  1. آنها انتخاب های خوب زیادی دارند.
  2. چه نوع انتخاب هایی در منو وجود دارد؟
  3. این یک انتخاب دشوار است.
  4. او چاره ای جز بازگشت به آرژانتین ندارد.
  5. اون ماشین مسافت پیموده شده بنزین خوبی داره انتخاب خوبی کردی

 

کلمات choosy و chosen صفت هستند:

  1. Don’t be so choosy in picking a place to eat.
  2. He’s too choosy when it comes to women. (It’s hard for him to find the right person to date.)
  3. Denise finally found a job in her chosen profession.
  4. The chosen candidate goes on to the general election.
  1. در انتخاب مکانی برای غذا خوردن آنقدر گزیده نباشید.
  2. او در مورد زنان بیش از حد انتخابگر است. (پیدا کردن فرد مناسب برای قرار ملاقات برای او سخت است.)
  3. دنیز سرانجام در حرفه انتخابی خود شغلی پیدا کرد.
  4. نامزد منتخب به انتخابات عمومی می رود.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.