Meaning and usage of child word
What is definition, meaning and usage of word child

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Child به فارسی با مثالهای کاربردی

child “کودک” یک فرد زیر 18 سال است، اما مراحل مختلفی وجود دارد که یک فرد قبل از بالغ شدن طی می کند. یک نوزاد زیر یک سال است. کودک نوپا بین یک تا دو سال سن دارد. یک نوجوان ممکن است ده یا یازده ساله باشد. یک نوجوان بین 12 تا 19 سال دارد. اینها همه children هستند (جمع).*

  1. She’s a beautiful child.
  2. The child’s bedroom is full of stuffed animals and toys. (The word “child” is singular and possessive in this sentence.)
  3. What were you like as a child?
  4. Did you have a good childhood? (childhood = time during which a person is a child)
  1. او بچه زیبایی است
  2. اتاق خواب کودک پر از حیوانات و اسباب بازی است. (کلمه فرزند در این جمله مفرد و مفرد است.)
  3. در کودکی چگونه بودید؟
  4. دوران کودکی خوبی داشتی؟ (کودکی = زمانی که شخص در آن کودک است)

 

کلمه “child” نشان دهنده سطح پایین تری از بلوغ است، بنابراین می توان از آن برای توصیف فعالیت بزرگسالان استفاده کرد:

  1. Bill is a man-child. He’s 32 years old, lives with his parents, likes to play video games, and avoids positions of responsibility.
  2. Gabrielle throws temper tantrums and acts like a child when things don’t go her way. (This can be said of a child or an adult.)
  3. This game is child’s play. (It’s easy.)
  1. بیل یک مرد-فرزند است. او 32 ساله است، با والدینش زندگی می کند، دوست دارد بازی های ویدیویی انجام دهد و از موقعیت های مسئولیت دوری می کند.
  2. گابریل عصبانی می شود و وقتی همه چیز بر وفق مراد او نیست مانند یک کودک رفتار می کند. (این را می توان در مورد یک کودک یا یک بزرگسال گفت.)
  3. این بازی کودکانه است (آسان است.)

 

صورت جمع کودک children است.

  1. Do you have any children?
  2. How many children do you have?
  3. Jennifer has one child.
  4. Her sister, Tracy, has two children.
  5. The children’s play area is monitored by an adult. (Note that the possessive form of “children” uses ” ‘s.”
  6. Leslie enjoys reading children’s books to her son.
  1. بچه داری؟
  2. چند فرزند دارید؟
  3. جنیفر یک فرزند دارد.
  4. خواهرش تریسی دو فرزند دارد.
  5. فضای بازی کودکان توسط یک بزرگسال نظارت می شود. (توجه داشته باشید که شکل تملکی «کودکان» از «s» استفاده می‌کند.»
  6. لزلی از خواندن کتاب های کودکان برای پسرش لذت می برد.

 

کلمه “Child” اغلب با اسامی دیگر برای تشکیل اسامی مرکب استفاده می شود:

  1. Child development is an area of academic study in which students learn how children mature.
  2. Child care is provided when a mother and/or father goes to work during the day and needs someone to take care of the kids.
  3. Child abuse is a situation in which a child is regularly beaten by a parent or a custodian.
  4. Child support is paid to a spouse who is divorced and receives financial support as a condition of ending the marriage. Usually a man pays child support, but it’s also possible that a woman who makes a lot of money would pay child support to an ex-husband.
  1. رشد کودک حوزه ای از مطالعات آکادمیک است که در آن دانش آموزان می آموزند که چگونه کودکان بالغ می شوند.
  2. مراقبت از کودک زمانی ارائه می شود که یک مادر و/یا پدر در طول روز به سر کار می روند و به شخصی برای مراقبت از کودکان نیاز دارند.
  3. کودک آزاری وضعیتی است که در آن کودک مرتباً توسط والدین یا سرپرست مورد ضرب و شتم قرار می گیرد.
  4. نفقه فرزند به همسری که طلاق گرفته و به عنوان شرط خاتمه ازدواج از حمایت مالی برخوردار می شود پرداخت می شود. معمولاً یک مرد نفقه فرزند می پردازد، اما این امکان نیز وجود دارد که زنی که پول زیادی به دست می آورد، نفقه فرزند را به شوهر سابق بپردازد.

 

کلمه “childish” یک صفت است.

توجه: یک نوجوان دوست ندارد او را child صدا کنند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b