بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Capture به فارسی با مثالهای کاربردی
capture به معنای گرفتن چیزی یا کسی است که فرار کرده یا باید پیدا شود. تلفظ این کلمه(cap shur) است.
- The police captured the man who robbed the bank.
- A little boy captured a butterfly with a net.
- Whitey Bulger escaped capture for decades. (This sentence uses “capture” as a noun.)
- His capture made national headlines. (This sentence uses “capture” as a noun.)
- The United States captured Sadam Hussein after an exhausting manhunt.
- It’s hard to capture a fish with your bare hands.
- The woman was captured by a monster.
- پلیس مردی را که از بانک سرقت کرده بود دستگیر کرد.
- پسر بچه ای پروانه ای را با تور گرفت.
- Whitey Bulger برای چندین دهه از دستگیری فرار کرد. (این جمله از “تسخیر” به عنوان اسم استفاده می کند.)
- دستگیری او خبرساز شد. (این جمله از “تسخیر” به عنوان اسم استفاده می کند.)
- ایالات متحده پس از یک تعقیب و گریز طاقت فرسا، صدام حسین را دستگیر کرد.
- گرفتن ماهی با دست خالی سخت است.
- زن توسط یک هیولا اسیر شد.
در هنگام عکاسی یا استفاده از دوربین فیلمبرداری نیز می توان از کلمه “capture” استفاده کرد:
- Marta captured her son’s graduation on video.
- A cell phone does a good job of capturing images.
- A camera captured the exact moment when the horse crossed the finish line.
- مارتا فارغ التحصیلی پسرش را با ویدئو ضبط کرد.
- تلفن همراه در گرفتن تصاویر به خوبی عمل می کند.
- یک دوربین دقیقا لحظه عبور اسب از خط پایان را ثبت کرد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.