بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Burst به فارسی با مثالهای کاربردی
وقتی چیزی burst، می شکند یا منفجر می شود. در اولین مجموعه از مثال ها، کلمه “burst” یک اسم است:
- Matt experienced a sudden burst of energy as he came closer to the finish line.
- There’s been a burst of economic growth in many cities around the United States these days.
- A burst of activity outside of the hotel meant that some celebrity had arrived.
- A loud burst frightened everyone in the office.
- مت با نزدیک شدن به خط پایان، انفجار ناگهانی انرژی را تجربه کرد.
- این روزها رشد اقتصادی در بسیاری از شهرهای ایالات متحده اتفاق افتاده است.
- انبوه فعالیت در خارج از هتل به این معنی بود که برخی از افراد مشهور وارد شده بودند.
- صدای انفجار بلند همه را در دفتر ترساند.
در مجموعه جملات بعدی، کلمه “burst” یک فعل است. وقتی اتفاقی ناگهانی یا شدید میافتد، میتوانید از این کلمه استفاده کنید.
ساده | گذشته | فعل ماضی |
burst
ترکیدن |
burst
ترکید |
burst
ترکیده |
- A man burst into the room with news of a fire. (He entered the room quickly and frantically)
- The Beatles burst onto the music scene in the early 1960s. (Their arrival was sudden and dramatic.)
- The tech stock bubble burst in the late 1990s. (It took a lot of people by surprise.)
- If you put too much air into a balloon, it will burst.
- مردی با خبر آتش سوزی وارد اتاق شد. (سریع و دیوانه وار وارد اتاق شد)
- بیتلز در اوایل دهه 1960 وارد صحنه موسیقی شد. (ورود آنها ناگهانی و چشمگیر بود.)
- حباب سهام فناوری در اواخر دهه 1990 ترکید. (بسیاری از مردم را غافلگیر کرد.)
- اگر هوای بیش از حد داخل بالون بریزید، می ترکد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.