Meaning and usage of breathe word
What is definition, meaning and usage of word breathe

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Breathe به فارسی با مثالهای کاربردی

breathe استنشاق و بازدم هوا است. هوا حاوی اکسیژن است که برای زندگی انسان ضروری است. اگر نفس نکشید، خواهید مرد.

  1. Breathe in. Breathe out. Breathe in. Breathe out…
  2. He’s breathing.
  3. She’s not breathing. Someone needs to call a doctor.
  4. Everyone likes to breathe in fresh air.
  5. You can breathe underwater with scuba gear.
  1. نفس بکش. نفس بکش. نفس بکش…
  2. او نفس می کشد
  3. او نفس نمی کشد یکی باید با دکتر تماس بگیره
  4. همه دوست دارند در هوای تازه نفس بکشند.
  5. با وسایل غواصی می توانید زیر آب نفس بکشید.

 

شکل اسمی این کلمه breathing “تنفس” است.

  1. Her breathing became labored, so she went to see a doctor. (labored = difficult)
  2. Breathing in a smoke-filled room is uncomfortable.
  3. Her breathing was affected by the smoke.
  1. نفسش سخت شد، به همین دلیل به پزشک مراجعه کرد. (پر زحمت = سخت)
  2. تنفس در یک اتاق پر از دود ناراحت کننده است.
  3. تنفسش تحت تاثیر دود قرار گرفت.

 

شکل صفت این کلمه “breathing” است.

  1. He needed a breathing tube when he was in the hospital.
  2. A fire-breathing dragon scared everyone in the town.
  1. وقتی در بیمارستان بود به لوله تنفسی نیاز داشت.
  2. یک اژدهای آتشین همه ساکنان شهر را ترساند.

 

به تفاوت تلفظ بین کلمات “breathe” و “breath” توجه کنید.

breathe / breath

کلمه “breathe” دارای صدای “th” است.

کلمه “breath” صدای “th” بی صدا دارد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.