Meaning and usage of book word
What is definition, meaning and usage of word book

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Book به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه book “کتاب” اسمی است که ما از آن برای صحبت در مورد مجموعه بزرگی از آثار مکتوب استفاده می کنیم. یک کتاب دارای جلد است و داخل کتاب صفحاتی از کاغذ است. کتاب ها معمولا توسط شرکت ها منتشر می شوند. به کسی که کتاب می نویسد نویسنده می گویند.

  1. I read a great book last week. (past tense)
  2. How many books do you read every year? (present tense)
  3. This book is now available at the bookstore.
  1. هفته گذشته یک کتاب عالی خواندم. (زمان گذشته)
  2. سالانه چند کتاب می خوانید؟ (زمان حال)
  3. این کتاب هم اکنون در کتابفروشی موجود است.

 

همچنین می توانید از کلمه “book” به عنوان فعل استفاده کنید. در این صورت به معنای رزرو کردن است.

ساده گذشته فعل ماضی
book

رزرو کردن

booked

رزرو شده است

booked

رزرو شده است

  1. Amy booked a flight from Miami to Chicago. She and her family are leaving next week.
  2. Amy also booked a reservation online for her family of four at the Palmer House.
  3. Have you ever booked a reservation online? it’s very easy to do.
  4. I need to book a reservation for a party of twenty people at a restaurant.
  1. امی یک پرواز از میامی به شیکاگو رزرو کرد. او و خانواده اش هفته آینده می روند.
  2. امی همچنین یک رزرو آنلاین برای خانواده چهار نفره خود در Palmer House رزرو کرد.
  3. آیا تا به حال رزرو آنلاین رزرو کرده اید؟ انجام آن بسیار آسان است
  4. من باید برای یک مهمانی بیست نفره در یک رستوران رزرو کنم.

 

به عنوان یک فعل، کلمه “book” نیز هنگام انجام کار حسابداری برای یک تجارت استفاده می شود:

  1. Their company booked a profit for the first time last year.
  2. The sales of some shares of stock will be booked at a loss of $10,000.
  1. شرکت آنها برای اولین بار در سال گذشته سود ثبت کرد.
  2. فروش برخی از سهام سهام با ضرر 10000 دلار ثبت می شود.

 

چند کاربرد دیگر برای کلمه “book” وجود دارد.

  1. If information is on the books, it’s printed and available to read.
  2. If you’re booking, you’re traveling fast or doing something very quickly. (Look at him go! He’s really booking!)
  3. A bookie is a person who manages gambling bets, usually illegally.
  4. A bookworm is a person who reads a lot of books.
  1. اگر اطلاعات است روی کتاب ها، چاپ شده و برای خواندن در دسترس است.
  2. اگر هستید رزرو، شما سریع سفر می کنید یا کاری را خیلی سریع انجام می دهید. (به او نگاه کنید بروید! او واقعاً دارد رزرو می کند!)
  3. الف کتابدار شخصی است که شرط بندی های قمار را معمولاً غیرقانونی مدیریت می کند.
  4. الف کرم کتاب فردی است که زیاد کتاب می خواند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.