Meaning and usage of blast word
What is definition, meaning and usage of word blast

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Blast به فارسی با مثالهای کاربردی

blast یک انفجار یا نوعی نیروی قوی مانند هوا، باد یا صدا است.

  1. The blast of a rifle could be heard for miles around.
  2. A loud blast awakened everyone in the middle of the night. The blast came from a factory explosion.
  3. A blast from an air horn ended the game.
  4. A blast of cold air hit us as soon as we left the store and walked out onto the snow-covered street.
  5. The mayoral candidate was blasted by members of his own party for his participation in the scandal.
  6. Loudspeakers were blasting music too loudly for anyone to talk to each other. (The last two sentences use “blast” as a verb.)
  1. صدای انفجار یک تفنگ تا کیلومترها در اطراف شنیده می شد.
  2. صدای انفجاری شدید در نیمه های شب همه را از خواب بیدار کرد. این انفجار ناشی از انفجار یک کارخانه بود.
  3. انفجار بوق هوا بازی را به پایان رساند.
  4. به محض اینکه از فروشگاه خارج شدیم و به سمت خیابان پوشیده از برف رفتیم، هوای سرد به ما برخورد کرد.
  5. کاندیدای شهرداری منفجر شد توسط اعضای حزب خود به دلیل مشارکت در این رسوایی.
  6. بلندگوها در حال انفجار بودند موسیقی آنقدر بلند است که کسی نتواند با هم صحبت کند. (دو جمله آخر از “blast” به عنوان یک استفاده می شود فعل.)

 

کلمه blast نیز زمانی استفاده می شود که مردم اوقات خوشی داشته باشند.

  1. We had a blast at the party.
  2. The wedding reception was a blast.
  3. That was a blast!
  4. The trip we took was a blast.
  5. This roller coaster is a blast!
  1. ما در مهمانی یک انفجار داشتیم.
  2. پذیرایی عروسی انفجاری بود.
  3. این یک انفجار بود!
  4. سفری که ما انجام دادیم یک انفجار بود.
  5. این ترن هوایی یک انفجار است!

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.