Meaning and usage of bid word
What is definition, meaning and usage of word bid

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Bid به فارسی با مثالهای کاربردی

bid مقدار پولی است که برای به دست آوردن چیزی ارائه می شود. اگر پیشنهادی خیلی کم باشد، ممکن است توسط فروشنده پذیرفته نشود. اگر قیمت پیشنهادی خیلی زیاد باشد، ممکن است خریدار با پیشنهاد پرداخت زیاد اشتباه کرده باشد. پیشنهاد دادن به هر چیزی معمولاً به دانش و تجربه نیاز دارد.

  1. A person who wants to buy a house makes a bid. (bid = offer)
  2. I made a bid on a house and it was accepted.
  3. Our company is making a bid on a building and some land in order to expand its operations.
  4. People who attend auctions make bids on items that are up for sale.
  5. An auctioneer asks people to make bids.
  1. شخصی که می خواهد خانه بخرد پیشنهاد می دهد. (پیشنهاد = پیشنهاد)
  2. من برای خانه ای پیشنهاد دادم و پذیرفته شد.
  3. شرکت ما در حال انجام مناقصه ساختمان و مقداری زمین به منظور گسترش فعالیت های خود است.
  4. افرادی که در حراجی ها شرکت می کنند برای اقلامی که برای فروش هستند پیشنهاد می دهند.
  5. یک حراج از مردم می خواهد پیشنهاد بدهند.

 

وقتی از “bid” به عنوان فعل استفاده می شود، نامنظم است:

ساده گذشته فعل ماضی
bid

مناقصه کردن

bid

مناقصه کرد

bid

مناقصه کرد

  1. Tony bids on stocks that he believes are a good value. (present tense)
  2. He bid on a stock priced at $45 a share. He sold it the next week when it hit $50 a share. (past tense)
  3. Over the years, Tony has bid on stocks that have made money and lost money for him. (present perfect tense)
  4. A lot of money was bid on a horse that lost its race. (This sentence is in the past tense, passive voice.)
  5. How much money would you be willing to bid on a house that you wanted to buy?
  1. تونی برای سهامی پیشنهاد می دهد که به اعتقاد او ارزش خوبی دارند. (زمان حال)
  2. او برای سهامی به قیمت هر سهم 45 دلار پیشنهاد داد. او آن را هفته بعد فروخت که به 50 دلار در هر سهم رسید. (زمان گذشته)
  3. در طول سال‌ها، تونی برای سهامی که برای او پول درآورده و ضرر کرده، پیشنهاد داده است. (زمان حال کامل)
  4. برای اسبی که مسابقه اش را از دست داد، پول زیادی پیشنهاد شد. (این جمله در زمان گذشته و صدای مفعول است.)
  5. چقدر حاضرید برای خانه ای که می خواهید بخرید پیشنهاد بدهید؟

 

کلمه “bid” نیز در شرایطی استفاده می شود که شخصی در تلاش است تا یک مقام سیاسی را به دست آورد:

  1. Hillary Clinton is making her second bid for the presidency of the United States.
  2. Right-wing political parties in Europe are making successful bids for elected positions in government.
  1. هیلاری کلینتون دومین نامزدی خود را برای ریاست جمهوری ایالات متحده مطرح می کند.
  2. احزاب سیاسی جناح راست در اروپا در حال ارائه مناقصه موفقیت آمیز برای پست های منتخب در دولت هستند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b