Meaning and usage of bear word
What is definition, meaning and usage of word bear

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Bear به فارسی با مثالهای کاربردی

شاید رایج ترین استفاده از کلمه “bear” در توصیف یک حیوان باشد.

اما آیا می دانستید که کلمه “bear” نیز یک فعل است؟ به عنوان یک فعل، “bear” به معنای تحمل کردن (یا قبول کنید) چیزی که دشوار است، یا می توانید از آن در هنگام توصیف مقدار وزنی که چیزی می تواند تحمل کند استفاده کنید.

  1. My tooth hurts so much, I can’t bear the pain. (I can’t tolerate the pain.)
  2. How do you bear working with difficult customers all day?
  3. Reema couldn’t bear living with her husband any longer, so she divorced him.
  4. The wall is bearing a lot of weight for the house. (The wall is supporting a lot of weight.)
  5. She bears the weight of her responsibilities very well.
  1. دندونم خیلی درد میکنه نمیتونم دردشو تحمل کنم (من نمی توانم درد را تحمل کنم.)
  2. چگونه در تمام روز کار با مشتریان مشکل را تحمل می کنید؟
  3. ریما دیگر تحمل زندگی با شوهرش را نداشت، بنابراین او را طلاق داد.
  4. دیوار وزن زیادی را برای خانه تحمل می کند. (دیوار وزن زیادی را تحمل می کند.)
  5. او سنگینی مسئولیت های خود را به خوبی تحمل می کند.

 

شایان ذکر است که کلمه “خرس” برای توصیف تولد نیز استفاده می شود، اما معمولاً در صدای منفعل استفاده می شود:

ساده گذشته فعل ماضی
bear

تحمل کردن

bore

تحمل کرد

born

متولد شد

  1. A: Where were you born?
  2. B: I was born in France.
  3. A: What year were you born?
  4. B: I was born in 1973.
  1. ج: کجا متولد شدی؟
  2. ب: من در فرانسه متولد شدم.
  3. ج: متولد چه سالی هستید؟
  4. ب: من متولد 1352 هستم.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b