Meaning and usage of bag word
What is definition, meaning and usage of word bag

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Bag به فارسی با مثالهای کاربردی

هر نوع ماده انعطاف پذیری که به عنوان ظرف استفاده می شود را می توان bag نامید. کیف ها انواع مختلفی دارند:

  1. Purchased items go into a grocery bag or a shopping bag when you go shopping for food or clothing.
  2. Bread comes in a bag.
  3. Candy also comes in a bag.
  4. People who go to the movies often buy a bag of popcorn.
  5. This is a bag of potato chips.
  6. A lunch bag holds your lunch.
  7. Tea bags are used for making tea.
  8. When traveling, many passengers carry their stuff in a bag. (bag = luggage)
  9. She’s carrying a handbag.
  10. Duffel bags are useful when traveling or just going to the gym.
  11. Whenever I go golfing, I carry my clubs in a golf bag.
  12. A laundry bag is used for holding clothes that need to be cleaned.
  13. Fighters practice hitting with a punching bag.
  14. You can even put yourself into a bag. When camping, you use a sleeping bag.
  1. وقتی برای خرید غذا یا لباس می روید، اقلام خریداری شده در یک کیسه مواد غذایی یا یک کیسه خرید قرار می گیرند.
  2. نان در کیسه ای می آید.
  3. آب نبات نیز در یک کیسه می آید.
  4. افرادی که به سینما می روند اغلب یک کیسه پاپ کورن می خرند.
  5. این یک کیسه چیپس سیب زمینی است.
  6. یک کیسه ناهار نهار شما را نگه می دارد.
  7. از کیسه های چای برای تهیه چای استفاده می شود.
  8. هنگام سفر، بسیاری از مسافران وسایل خود را در یک کیف حمل می کنند. (کیف = چمدان)
  9. او یک کیف دستی حمل می کند.
  10. کیسه های دافل هنگام مسافرت یا فقط رفتن به باشگاه مفید هستند.
  11. هر وقت به گلف می روم، چوب هایم را در یک کیسه گلف حمل می کنم.
  12. کیسه لباسشویی برای نگهداری لباس هایی که نیاز به تمیز کردن دارند استفاده می شود.
  13. مبارزان ضربه زدن با کیسه بوکس را تمرین می کنند.
  14. شما حتی می توانید خود را در یک کیسه قرار دهید. هنگام کمپینگ از کیسه خواب استفاده می کنید.

 

وقتی از “bag” به عنوان فعل استفاده می شود به معنای قرار دادن چیزی در یک کیسه است:

  1. Someone bagged my groceries at the grocery store.
  2. She bagged the potatoes.
  3. Do you bag your own groceries when you go shopping?
  1. یک نفر مواد غذایی مرا در خواربارفروشی بسته بندی کرد.
  2. سیب زمینی ها را کیسه کرد.
  3. آیا وقتی به خرید می روید مواد غذایی خود را کیف می کنید؟

 

یک عبارت رایج در ایالات متحده “in the bag” است. این بدان معنی است که چیزی قبلاً تکمیل شده است یا به راحتی انجام می شود.

  1. We’ve got this deal in the bag.
  2. Profits for the year are in the bag.
  3. With a score of 45 to 7, they’ve got this game in the bag. (The team that’s winning can’t possibly lose.)
  4. Joseph isn’t worried about whether or not he’s going to get the job he interviewed for. He says it’s in the bag
  1. ما این معامله را در کیف داریم.
  2. سود سال در کیف است.
  3. با امتیاز 45 به 7، آنها این بازی را در کیف دارند. (تیمی که برنده می شود احتمالاً نمی تواند ببازد.)
  4. جوزف نگران این نیست که آیا قرار است شغلی را که برای آن مصاحبه کرده به دست بیاورد یا نه. می گوید در کیف است

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.