بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Back به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “back” معانی مختلفی دارد. شما می توانید آن را به عنوان یک اسم، یک فعل، یک صفت و به عنوان بخشی از چندین عبارت استفاده کنید.
به عنوان یک اسم، “back” ناحیه پشت چیزی است. همچنین بخشی از بدن شماست:
- You can carry heavy objects on your back.
- As people get older, they often experience pain in their back.
- The back of your hand is opposite of your palm.
- Try not to lift things with your back. Use your legs instead.
- می توانید اجسام سنگین را روی پشت خود حمل کنید.
- با بالا رفتن سن افراد اغلب در ناحیه کمر خود احساس درد می کنند.
- پشت دست شما در مقابل کف دست شما قرار دارد.
- سعی کنید وسایل را با پشت بلند نکنید. به جای آن از پاهای خود استفاده کنید.
اگر از این کلمه به عنوان فعل استفاده کنید، به معنای حمایت از کسی یا چیزی است. هنگامی که در مورد سیاست صحبت می شود، این یک انتخاب بسیار محبوب است:
- Middle class and lower-income Americans usually back candidates from the Democratic party.
- Rich people and businesses usually back Republicans.
- آمریکاییهای طبقه متوسط و کمدرآمد معمولاً از نامزدهای حزب دموکرات حمایت میکنند.
- افراد ثروتمند و مشاغل معمولاً از جمهوری خواهان حمایت می کنند.
به عنوان یک صفت، “back” به این معنی است که چیزی از گذشته داده شده است، یا چیزی در قسمت عقب است.
- Sandra is going to receive back pay from her employer for hours that she worked last year. (back pay = money that was not paid in the past.)
- Bob is experiencing back pain.
- Can you open the back door, please?
- There are some guys playing poker in the back room of the bar.
- ساندرا قرار است برای ساعاتی که سال گذشته کار کرده است، از کارفرما حقوق معوقه دریافت کند. (بازپرداخت = پولی که در گذشته پرداخت نشده است.)
- باب کمردرد را تجربه می کند.
- لطفا در پشتی را باز کنید؟
- چند نفر در اتاق پشت بار در حال بازی پوکر هستند.
این کلمه اغلب زمانی استفاده می شود که کسی یا چیزی برمی گردد:
- When do you get back from your trip?
- Is he coming back?
- I won’t be back until Tuesday.
- After a long illness, she’s back at work.
- This trend in clothing is back.
- Shorter hair seems to be coming back among women.
- کی از سفرت برمیگردی؟
- آیا او برمی گردد؟
- من تا سه شنبه بر نمی گردم
- پس از یک بیماری طولانی، او به سر کار بازگشته است.
- این روند در لباس بازگشته است.
- به نظر می رسد موهای کوتاهتر در بین زنان باز می گردد.
همچنین معمول است که “back” و “up” را کنار هم قرار دهیم تا اصطلاح “back up” را تشکیل دهیم. این به معنای حمایت از کسی است.
- I’m going to need some help in this meeting, so if you can back me up in any way, I’d appreciate it.
- Soldiers involved in a battle called in for back up support.
- Witnesses to the accident back up the claim that the driver of the SUV was responsible for the accident.
- He needs to back up his argument with more facts.
- من در این جلسه به کمک نیاز دارم، بنابراین اگر بتوانید به هر طریقی از من حمایت کنید، ممنون می شوم.
- سربازانی که در یک نبرد شرکت داشتند، درخواست پشتیبانی پشتیبان کردند.
- شاهدان این حادثه ادعا می کنند که راننده خودروی شاسی بلند مسئول این تصادف بوده است.
- او باید استدلال خود را با حقایق بیشتری پشتیبانی کند.
کلمه “back” در گفتار، اصطلاحات و عبارات روزمره یافت می شود:
- He’s trying to get back at that company for all the problems they caused. (get back = get revenge.)
- They go way back. (They’ve been friends for a long time.)
- It’s not nice to talk about someone behind his back. (behind one’s back = to do or say something secretly)
- Don’t back out of this agreement. (back out of = quit; not to honor a contract or agreement.)
- He’s backing out on us.
- Julio backed down from a fight. (back down = to give up one’s position.)
- Back off. (Get away, or stop what you’re doing.)
- I’ve got your back. (I’ll help you if you need help.)
- او سعی می کند به خاطر تمام مشکلاتی که آنها ایجاد کرده اند به آن شرکت بازگردد. (بازگشت = انتقام گرفتن.)
- آنها خیلی به عقب می روند. (آنها برای مدت طولانی با هم دوست هستند.)
- خوب نیست که در مورد کسی پشت سر او صحبت کنیم. (پشت پشت = پنهان کاری کردن یا گفتن چیزی)
- از این توافق عقب نشینی نکنید (بازگشت از = ترک؛ نه برای رعایت یک قرارداد یا توافق.)
- او از ما عقب نشینی می کند.
- خولیو از دعوا عقب نشینی کرد. (بازگشت = تسلیم شدن از موقعیت.)
- عقب نشینی کنید. (دور شوید یا کاری را که انجام می دهید متوقف کنید.)
- من پشتت را گرفته ام (اگر به کمک نیاز داشتید به شما کمک خواهم کرد.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.