Meaning and usage of ad word
What is definition, meaning and usage of word ad

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Ad به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه ad “تبلیغ” مخفف advertisement “تبلیغات” است. آگهی‌ها در روزنامه‌ها، مجلات، تلویزیون (به نام commercials «تجاری»)، در اینترنت، و در بسیاری از مکان‌های دیگر که یک کسب‌وکار یا سازمان تلاش می‌کند توجه عموم را جلب کند، ظاهر می‌شود.

  1. During the election season, there are a lot of political ads on TV.
  2. Banner ads and ad links are popular on the internet.
  3. You can buy ad space in a newspaper to help promote your business.
  4. There’s an ad in the newspaper for a sale at Macy’s.
  5. People who work for ad agencies are in the business of advertising.
  6. My neighbor found his job through the help wanted ads online.
  7. Restaurants that need new workers often put ads in the newspaper.
  8. There are ads on this website. They help to keep the website free.
  1. در فصل انتخابات، تبلیغات سیاسی زیادی در تلویزیون پخش می شود.
  2. تبلیغات بنری و لینک های تبلیغاتی در اینترنت محبوب هستند.
  3. برای کمک به تبلیغ کسب و کار خود می توانید فضای تبلیغاتی را در روزنامه خریداری کنید.
  4. یک آگهی در روزنامه برای فروش در میسی وجود دارد.
  5. افرادی که برای آژانس های تبلیغاتی کار می کنند در تجارت تبلیغات هستند.
  6. همسایه من کار خود را از طریق آگهی های درخواستی کمک آنلاین پیدا کرد.
  7. رستوران هایی که به کارگران جدید نیاز دارند اغلب آگهی هایی را در روزنامه می گذارند.
  8. در این وب سایت تبلیغات وجود دارد. آنها به رایگان نگه داشتن وب سایت کمک می کنند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.