Meaning and usage of act word
What is definition, meaning and usage of word act

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Act به فارسی با مثالهای کاربردی

شخصی که کاری را عمداً یا با فکر انجام می دهد act عمل می کند یا اقدام می کند. کلمه act “عمل” را می توان به عنوان اسم یا فعل استفاده کرد.

در این مثال‌ها، act «عمل» یک فعل است:

  1. Bertha acted quickly when she learned she was in trouble.
  2. If you don’t act now, you’ll miss the opportunity to buy that car on sale.
  3. Dennis is acting strangely today. What’s wrong with him?
  4. That’s not the way a person in his position is supposed to act. He should resign.
  5. My computer is acting up again. I might have to take it in to get fixed. (act up = to misbehave)
  1. برتا وقتی فهمید که در مشکل است، سریع عمل کرد.
  2. اگر اکنون اقدام نکنید، فرصت خرید آن خودرو را از دست خواهید داد.
  3. دنیس امروز عجیب رفتار می کند. چه بلایی سرش آمده؟
  4. این راهی نیست که فردی در موقعیت خود قرار است عمل کند. او باید استعفا دهد.
  5. کامپیوتر من دوباره فعال می شود. ممکن است مجبور شوم آن را وارد کنم تا درست شود. (عمل کردن = بدرفتاری)

 

در این مثال‌ها، act «عمل» یک اسم است:

  1. Acts of kindness helped the tornado victims recover from the disaster.
  2. A terrible act of vandalism cost the homeowners thousands of dollars.
  3. In a final act of desperation, they kicked out the windows to escape from the fire.
  4. An Act of Congress becomes a law when it’s signed by the President. (an Act = a law in the United States)
  1. اعمال مهربانانه به قربانیان گردباد کمک کرد تا از این فاجعه نجات پیدا کنند.
  2. یک عمل وحشتناک خرابکاری هزاران دلار برای صاحب خانه هزینه داشت.
  3. در آخرین اقدام ناامیدانه، آنها برای فرار از آتش، پنجره ها را بیرون زدند.
  4. قانون کنگره زمانی به قانون تبدیل می شود که توسط رئیس جمهور امضا شود. (یک قانون = یک قانون در ایالات متحده)

 

کلمه act “اکت” همچنین برای اجراکنندگان روی صحنه، تئاتر یا فیلم استفاده می شود. این کلمه می تواند اشکال دستوری مختلفی داشته باشد:

  1. She really knows how to act. (infinitive)
  2. She’s a great actress. (noun)
  3. She received an award for her acting skills. (adjective)
  4. She has acted in several films. (present perfect tense)
  5. He wants to be a professional actor. (noun)
  6. Acting is his passion. (gerund)
  7. He’s currently acting in a play put on by the college he attends. (present continuous tense)
  1. او واقعاً می داند چگونه رفتار کند. (مصدر)
  2. او بازیگر بزرگی است (اسم)
  3. او برای مهارت های بازیگری خود جایزه دریافت کرد. (صفت)
  4. او در چندین فیلم بازی کرده است. (زمان حال کامل)
  5. او می خواهد یک بازیگر حرفه ای باشد. (اسم)
  6. بازیگری علاقه اوست. (جروند)
  7. او در حال حاضر مشغول بازی در نمایشی است که توسط دانشکده ای که در آن تحصیل می کند اجرا می شود. (زمان حال استمراری)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.