Meaning and usage of accident word
What is definition, meaning and usage of word accident

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Accident به فارسی با مثالهای کاربردی

هنگامی که شما یا شخص دیگری مرتکب اشتباه می شوید از کلمه accident “تصادف” استفاده کنید:

  1. I’m sorry. That was an accident.
  2. Maria knocked the glass over by accident.
  3. He didn’t mean to do it. It was an accident.
  4. The company’s negligence resulted in an accident.
  1. متاسفم این یک تصادف بود.
  2. ماریا به طور تصادفی شیشه را کوبید.
  3. او قصد انجام این کار را نداشت. تصادف بود
  4. سهل انگاری این شرکت منجر به تصادف شد.

 

کلمه accident “تصادف” اغلب در هنگام تصادف یک یا چند اتومبیل استفاده می شود:

  1. Joseph got into an accident with another driver.
  2. There was a major accident on the highway this morning.
  3. To avoid accidents, drivers need to slow down.
  4. It’s necessary to have automobile insurance in case you get into an accident.
  1. جوزف با راننده دیگری تصادف کرد.
  2. صبح امروز یک تصادف بزرگ در بزرگراه رخ داد.
  3. برای جلوگیری از تصادف، رانندگان باید سرعت خود را کاهش دهند.
  4. داشتن بیمه خودرو در صورت تصادف الزامی است.

 

کلمه accidental “تصادفی” یک صفت است:

  1. I didn’t mean to do that. It was accidental.
  2. Accidental deaths in the U.S. are declining as people become more safety conscious.
  3. The shooting was not intentional. It was accidental. (The word “intentional” is the opposite adjective.)
  1. من قصد انجام این کار را نداشتم. اتفاقی بود
  2. مرگ و میر تصادفی در ایالات متحده در حال کاهش است زیرا مردم بیشتر به ایمنی آگاه می شوند.
  3. تیراندازی عمدی نبود. اتفاقی بود (کلمه “عمدی” صفت مقابل است.)

 

کلمه accidentally “به طور تصادفی” یک قید است:

  1. The man accidentally knocked over a display with his shopping cart.
  2. We accidentally made a wrong turn and got lost.
  3. Thinking it was his, Kevin accidentally took someone else’s coat from the coat rack.
  1. این مرد به طور تصادفی با سبد خرید خود یک صفحه نمایش را کوبید.
  2. ما تصادفاً یک دور اشتباه کردیم و گم شدیم.
  3. کوین که فکر می کرد مال خودش است، به طور تصادفی کت شخص دیگری را از چوب لباسی درآورد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.