این درس 5 از Idiom Part 1 است. هر اصطلاح با تعریف و مثال هایی دنبال می شود. پس از یادگیری آنها می توانید در مکالمه روزانه خود از آنها استفاده کنید.
درس قبلی اصطلاحات انگلیسی
در درس قبلی اصطلاحات انگلیسی ما، به شرح زیر پرداختیم:
اصطلاحات انگلیسی درس 5
1- When the chips are down = هنگامی که یک وضعیت بسیار جدی پیش میاید.
Her husband left her alone when the chips were down.
شوهرش او را زمانی که در اوضاع بدی بود تنها گذاشت.
2- The luck of the draw = یک نتیجه ی شانسی بدون انتخاب
You can not pick who you play against – it is just the luck of the draw.
شما نمی توانید انتخاب کنید که مقابل چه کسی بازی کنید – این فقط شانس قرعه کشی است.
3- At stake = نامعلوم
The future of mankind is at stake.
آینده ی بشریت نامعلوم است.
4- On the cards = چیزی که امکان وقوع دارد
A promotion is on the cards for her if she keeps up the good work.
اگر همینجوری بهخوبی کارش رو ادامه بده، امکان داره ترفیع بگیره.
5- Take a chance = ریسک کردن
I will not be taking any chances that will cause harm to other people.
ریسکی نمیکنم که بقیه رو به خطر بندازه.
6- A toss-up between X and Y = موقعیت/شرایط مشابه داشتن
It’s a toss-up between Angela and Daisy for the job.
آنجلا و دیزی برای این موقعیت شغلی شرایط مشابهی دارن.
7- Against all the odds =با وجود همه اینها
No-one thought i could do it but, against all the odds, I won the game.
هیچکس فکرشم نمیکردم از پسش بر بیام، اما با وجود همه اینها بازی رو بردم.
8- Hit the jackpot = شانس یا موفقیت ناگهانی
I think we hit the jackpot with the advertising, our sales have doubled.
فکر کنم با تبلیغات کارمون گرفته، فروشمون دوبرابر شده.
9- Have something up one’s sleeve = کاسه زیر نیم کاسه داشتن
She has been acting weird all day, she must have something up her sleeves.
امروز رفتارش عجیب بود، حتما یه کاسهای زیر نیم کاسهاشه.
10- Look after = مراقبت کردن
It is a tradition that the young look after the old in their family.
رسمه که بچهها وقتی بزرگترهاشون پیر شدن از اونها مراقبت کنن.
11- Dealt a lousy hand= بدشانسی
Jack had no luck in the last two years, so if you ask me, he has been dealt a lousy hand.
جک در دو سال گذشته هیچ شانسی نداشت، بنابراین اگر از من بپرسید، خیلی بد شانسی است.
12- Put (your) money on something or someone= به چیزی اتکا کردن، شرط بستن
Chris will be promoted. I’d put money on it.
شرط میبندم که کریس ترفیع میگیره.
13- Show your hand= رو کردن
To be a clever player, you should not usually show your hand without knowing other’ player’s intentions.
برای اینکه یک بازیکن باهوش باشید، معمولاً نباید دست خود را بدون اطلاع از نیات بازیکن دیگر رو کنید.
14- You win some, you lose some= گهی پشت به زین و گهی زین به پشت
My friend tried to comfort me by saying that life is like this, you win some you lose some.
دوستم گفت: «زندگی همینه، گهی پشت به زین و گهی زین به پشت» تا دلداریم بده.
توجه: یکی دیگر از اصطلاحات مشابه این است که بگوییم “You can’t win them all” شما نمی توانید همیشه برنده بشید
15- Play the card right= بهترین استفاده را از فرصتها بردن، خوب بازی کردن
You have a chance of winning if you play your cards right.
اگه خوب بازی کنی احتمال داره برنده بشی.
درس بعدی اصطلاحات انگلیسی
در درس بعدی اصطلاحات انگلیسی ما، به شرح زیر می پردازیم:
اصطلاحات مرتبط
در اینجا لیست اصطلاحات مربوط به این درس آمده است.
تمام اصطلاحات قسمت ۱
اگر میخواهید تمام درسهایی را که در اصطلاحات قسمت ۱ های کافه پوشش داده شدهاند، بررسی کنید، میتوانید از صفحه اصطلاحات رایج انگلیسی در مکالمه با معنی – قسمت 1 دیدن کنید.
منابع برای تسلط بر زبان انگلیسی
برای دسترسی به تمام دروس مربوط به عبارات، جملات، اصطلاحات، ضرب المثل ها، زبان عامیانه و کلمات انگلیسی، می توانید از صفحه یادگیری و تسلط به زبان انگلیسی ما دیدن کنید.