opposite adjectives
Learn English Opposite Adjectives Grammar

 

آموزش گرامر انگلیسی سطح 2- درس 26

 

Opposite Adjectives

this is a list of adjectives and adjectives that have opposite meanings. Knowing the opposite meaning of a word will help improve your vocabulary.

این فهرستی از صفت ها و صفت هایی است که معانی متضاد دارن. دونستن معنی مخالف یک کلمه به بهبود دایره لغات شما کمک زیادی می کنه.

adjective    opposite adjective

صفت/ متضاد

Asleep

خواب

Awake

بیدار

Alert

هوشیار

Drowsy

خواب آلود

Alive

زنده

Dead

مرده

Awesome

عالی

Terrible

وحشتناک

Best

بهترین

Worst

بدترین

Big

بزرگ

Small

کوچک

Bitter

تلخ

Sweet

شیرین

Brave

شجاع

Afraid

ترسیده

Bright

روشن

Dull

کسل کننده

Calm

آرام

Nervous

عصبی

Certain

مطمئن

Unsure

نامطمئن

Close

نزدیک

Distant

دور

Cold

سرد

Hot

گرم

Cool

سرد

Uncool

غیر خنک

Complete

کامل

Incomplete

ناقص

Cruel

بی رحمانه

Kind

مهربون

Dark

تاریک

Light

نور

Dangerous

خطرناک

Safe

امن

Different

متفاوت

Same

مشابه

Dirty

کثیف

Clean

تمیز

Dry

خشک

Wet

مرطوب

Early

زود

Late

دیر

Easy

آسان

Difficult

دشوار

Far

دور

Near

نزدیک

Fast

سریع

Slow

آهسته

Fat

چاق

Thin

نازک/ لاغر

Future

آینده

Past

گذشته

Happy

خوشحال

Sad

غمگین

Healthy

سالم

Sick

بیمار

Hungry

گرسنه

Full

سیر

Interesting

جالب

Boring

خسته کننده

Left

چپ

Right

راست

Loose

سست

Tight

سفت

Loud

با صدای بلند

Soft

نرم

Low

پایین

High

بالا

Narrow

باریک

Wide

پهن

Normal

عادی

Strange

عجیب

Old

پیر

Young

جوان

On

روشن

Off

خاموش

Open

باز کردن

Closed

بسته

Public

عمومی

Private

خصوصی

Raw

خام

Cooked

پخته شده

Regular

منظم

Irregular

نامنظم

Right

درست

Wrong

اشتباه

Rough

خشن

Smooth

صاف

Short

کوتاه

Tall

بلند

Small

کوچک

Large

بزرگ

Smart

باهوش

Stupid

احمق

Soft

نرم

Hard

سخت

Special

خاص

Ordinary

معمولی

Straight

راست

Crooked

کج

Tender

مناقصه

Tough

سخت

Top

بالا

Bottom

پایین

True

درست

False

غلط

White

سفید

Black

سیاه

Wise

عاقل

Foolish

احمق

fr-article-ad-3b