english phrases starting with m
American phrase words starting with letter M

 

در این درس، عبارات ضروری آمریکایی که با حرف M شروع می شود را با مثال هایی پوشش می دهیم. به طور کلی، عبارات بیشتر در گفتگوهای روزانه معمولی در میان آمریکایی ها استفاده می شود، بنابراین، شما ممکن است از عبارات در گفت و شنود روزمره خود به خصوص با آمریکایی ها استفاده کنید.

 

درس قبلی عبارات

درس قبل درباره عبارات آمریکایی با حرف L بود.

 

عبارات انگلیسی با حرف M

کلمات روز: M

 

made for each other= برای هم ساخته شدن، دونفر که شریک عاطفی خوبی هستن.

After 50 years of marriage, it’s obvious that Fred and Beatrice were made for each other.

بعد از 50 سال ازدواج، مسلمه که فرد وبیاتریس برای هم ساخته شدن.

 

made to order= شخصی سازی شده، به درخواست مشتری تولید شده.

The caterers provided appetizers made to order for our party.

تهیه­کنندگان غذا، پیش­غذایی به سفارش ما برای مهمانی آماده کردن.

 

make a clean sweep= بردن؛ پیروز سرنوشت­ساز به دست آوردن.

The Union army made a clean sweep of the Confederate soldiers during the battle.

ارتش متحد آمریکا در طول جنگ مقابل سربازان ایلات جنوبی پیروزی سرنوشت­سازی به دست آوردن.

 

make a comeback= شروع دوباره.

They hope their company will make a comeback in the next quarter.

امیدوارن شرکت­شون توفصل بعد  دوباره رونق بگیره.

 

make a fool of someone= کسی را احمق جلوه دادن.

He made a fool of his brother on April Fool’s Day when he played a trick on him.

تو روز دروغ آپریل از برادرش یه احمق ساخت و دستش انداخت.

 

make a killing= پول زیادی به جیب زدن.

Charles made a killing selling real estate before the housing market tanked.

قبل از اینکه بازار مسکن سقوط کنه، چارلز با فروش املاک پول زیادی به جیب زد.

 

make a long story short= کوتاه و خلاصه کردن داستان.

To make a long story short, Brian got involved with drugs and started hanging out with the wrong people, and then he wound up in jail because he stole a car.

خلاصه، برایان درگیر مواد مخدر شد و با افراد اشتباهی دم­خور شد، و بعد هم کارش به زندان کشید چون ماشین دزدیده بود.

 

make an appearance= به مراسمی رفتن، معمولا خیلی کوتا و از رو اجبار.

If Ted doesn’t make an appearance at his boss’s party this weekend, his boss will probably be mad at him on Monday.

اگه تد تو مهمونی آخرهفته­ی رئیسش پیداش نشه، رئیسش احتمالا دوشنبه باهاش چپ میفته.

 

make a fool of oneself= انجام کار تقریبا احمقانه.

Jorge made a fool of himself at the party by drinking too much and falling down drunk.

جورج با نوشیدن زیاد الکل تو مهمونی و سگ مست شدن، از خودش یه احمق ساخت.

 

make a good impression= کاری را خوب انجام دادن و مورد تحسین واقع شدن.

Graciela made such a good impression on her boss, she was promoted to a better position after just two months.

گارسیلا چنان تاثیر خوبی روی رئیسش گذاشت که فقط تو دوماه به یه سمت بهتر ترفیع گرفت.

 

make a mountain out of a molehill= از کاه کوه ساختن؛ از چیزی بی­ارزش مشکل بزرگ ساختن.

The people complaining about their neighbors’ fence are making a mountain out of a molehill.

اونایی که در مورد نرده­های همسایه­هاشون گله و شکایت می­کنن، دارن از کاه کوه درست می­کنن.

 

make a pig of oneself=   مثل خوک غذا خوردن.

Try not to make a pig of yourself when the pizza arrives. We need to save some for people who are coming to the party later.

حواست باشه وقتی پیتزا رسید مثل خوک نخوری. باید یه مقداری برای کسایی که دیرتر به مهمونی میان هم بذاریم.

 

make a run for it= از چیزی فرار کردن/ به سمت چیزی دویدن.

If Harry makes a run for it, he’ll be able to catch his flight.

اگر هری بدوه، به پروازش میرسه.

 

make a statement= انجام کاری یا پوشید لباسی که ایده  و افکار کسی را نشان می­دهد.

Tom felt he was making a statment when he got his tatoo fifteen years ago, but now he wishes he could just get rid of it.

پانزده سال پیش که تام خالکوبی کرد فکرد داره خودی نشون میده، ولی الان آرزومیکنه کاش بتونه از شرش راحت بشه.

 

make conversation= ارتباط برقرار کردن، سر صحبت را باز کردن.

Brenda was just trying to make conversation when she mentioned Ingrid’s hat, but Ingrid took it the wrong way and got mad.

برندا فقط می­خواست سر صحبت رو با انگرید باز کنه، اما برای اون سوءتفاهم شد و از دستش عصبانی شد.

 

make ends meet= پولی کافی برای پرداخت هزینه­های اساسی مانند اجاره، غذا، تلفن و … در آوردن.

Christine is working an extra job on the weekends to help make ends meet.

کریستین آخر هفته­ها یه کار دیگه داره تا بتونه دووم بیاره.

 

make fun of someone= به کسی خندیدن؛ کسی را مسخره کردن.

When Tom arrived at the party wearing a tuxedo and hat, everyone made fun of him.

وقتی تام با یه کت­شلوار تاکسیدو یه کلاه به مهمونی رسید، همه مسخره­اش کردن.

 

make one’s hair stand on end=ترساندن.

The fear of the devil makes his hair stand on end.

ترس از شیطان مو رو به تنش سیخ میکنه.

 

make one’s mouth water= دهن کسی آب افتادن؛ به خاطر غذا.

The smell of fried chicken and french fries made my mouth water.

بوی مرغ­ و سیب زمینی سرخ شده دهنمو آب انداخت.

 

make peace with someone= آشتی کردن؛ تعهد برای اتمام دعوا و درگیری.

After years of fighting, the two countries made peace with each other.

آن دو کشور، بعد از سالها جنگ، با هم صلح کردند.

 

make the best of it= از موقعیت بد بهترین استفاده را کردن.

The company that her husband works for transferred him to a small town in the midwest. She’s not happy with the move, but she’s trying to make the best of it.

شرکتی که شوهرش توش کار میکنه اون رو به یه شهر کوچک تو ایالات میانه غربی آمریکا منتقل کردن. خیلی از این وضعیت راضی نیست اما سعی میکنه ازش بهترین استفاده رو کنه.

 

make up for lost time= بعد از غیبتی طولانی با خانواده و دوستان وقت گذراندن.

After two years in Iraq, he’s trying to make up for lost time with his daughters.

بعد از دو سال بودن در عراق، داره سعی میکنه برای دختراش مدتی رو که نبوده جبران کنه.

 

make up one’s mind= تصمیم گرفتن، فکراشو کردن.

Christine is trying to make up her mind about what she should major in in college.

کریستین داره برای رشته­ای که باید تو کالج بخونه تصمیم می­گیره.

 

the man in the street= آدم معمولی ( میتونه مرد باشه یا زن، اما تو عبارت حتما کلمه مرد استفاده میشه)

Ask the man in the street what he thinks about the economy and he might tell you that it keeps him awake at night.

ازهرکسی که تو خیابون بپرسین در مورد اقتصاد چی فکر میکنه، ممکنه بگه این موضوع شبا بیدار نگهش میداره.

 

march to a different beat= خلاف جهت شنا کردن، کار متفاوت از دیگران انجام دادن.

Everyone accepts the fact that Luis marches to a different beat, so they’re not too surprised by his eccentric behavior.

همه این واقعیت را که لویس خلاف جهت شنا میکنه قبول دارن، بنابراین خیلی از رفتار نا متعارفش تجب نکردن.

 

(a) matter of life and death= بحث مرگ و زندگی؛ موقعیت جدی که زندگی کسی به آن وابسته باشد.

911 calls are answered immediately because sometimes they involve a matter of live and death.

تماسهای 911 سریع پاسخ داده میشن چون گاهی به مرگ و زندگی مربوط میشن.

 

meat and potatoes= اصول اولیه؛ منبع اصلی درآمد.

Helping customers find things in the store is the meat and potatoes of this position.

کمک به مشتریان برای پیداکردن اجناس در فروشگاه جزء اصول اولیه این شغله.

 

(the) meter is running= ساعتی پول گرفت؛ با توجه به زمان پول گرفتن.

I hesitate to call my lawyer sometimes because the meter is running as soon as he picks up the phone and says “hello.”

گاهی هنگام تماس با وکیلم تردید می­کنم چون از وقتی که گوشی رو بر می­داره و “سلام” میگه، کنتر می­اندازه.

 

(a) method to one’s madness= دلیل رفتار جنون آمیز و غیر طبیعی فردی.

Curt looks like a weirdo, but there’s a method to his madness. No one ever bothers him when he travels through dangerous neighborhoods.

شکل و شمایل کرت عجیب به نظر میرسه، اما این غرعادی بودن یه خوبی داره. هیچ­کس وقتی داره از محله­های خطرناک رد میشه اذیتش نمیکنه، هیچ­وقت.

 

mind one’s own business= راجع به کار بقیه نگران نباش؛ حواست به زندگی خودت باشه نه دیگران.

Many of the neighbors want to know why a beautiful woman like her hasn’t gotten married yet, but they should just mind their own business.

خیلی از همسایه­ها می­خوان بدونن چرا زنی به زیبایی اون هنوز ازدواج نکرده، اما اونا باید سرشون به کار خودشون باشه.

 

misery loves company= خرمن سوخته همه را خرمن سوخته می­خواهد.

Harold had hoped that someone would be in the office this afternoon to help him take care of all this work, but everyone left. Misery loves company.

هارولد امیدوار بود کسی امروز بعد از ظهر تو اداره باشه تا تو این همه کار کمکش کنه، اما همه رفتن. خرمن سوخته همه را خرمن سوخته می­خواد.

 

money is no object= هزینش مهم نیست؛ پولش مهم نیست.

Walter told his kids that money was no object when they were on vacation.

والتر به بچه­هاش گفت که وقتی تو سفر بودن، پول براشون مسئله نبود.

 

more bang for the buck= ارزش خرج کردن را داشتن؛ ارش پولی پرداخت شده را داشتن.

You can get more bang for the buck if you wait to place your order during happy hour.

اگه صبر کنی و تو ساعت تخفیف سفارش بدی می­تونی بیشتر از ارزش پولی که میدی دریافت کنی.

 

happy hour= ساعتی مشخص در بارها یا رستوران ها که غذا یا نوشیدنی خاصی سرو میشه، معمولا عصرها.

more fun than a barrel full of monkeys= چیزی خیلی جالب ( گاهی با تعنه استفاده میشه)

Watching a room full of four-year-old children is more fun than a barrel full of monkeys.

تماشای اتاقی پر از بچه چهارساله خیلی جالب تر از دیدن یه بشکه پر میمونه.

 

more power to you= امیدوارم به چیزی که می­خوای برسی؛ موفق باشی.

A: I’m hoping to be a professional DJ some day.

B: Really? That’s great. More power to you.

آ.امیدوارم یه روز یه دی­جی حرفه­ای بشم.

ب. واقعا؟ این عالیه. موفق باشی.

 

more than one way to skin a cat= بیشتر از یه راه برای انجام کارها است؛ بیشتر از یه راه حل برای مشکلات هست.

The Johnsons tried to improve their home’s energy efficiency by adding insulation to the attic, but there’s more than one way to skin a cat.

خانواده­ی جانسون سعی کردن با عایق­بندی اتاق زیر شیروانی بازدهی انرژی خونه­شونو بهتر کنن، اما راه­های زیادی برای این کار هست.

 

(the) more the merrier= هرچی گروه بزرگتر باشه، شانس اوقات خوبی داشتن بیشتره.

A: Do you mind if I join your group?

B: No, of course not. The more the merrier.

آ.اشکالی نداره اگه تو گروه شما باشم؟

ب.نه، قطعا نه. هرچی تعداد بیشتر کیف و حال زیادتر.

 

Merry= شاد.

 

درس بعدی عبارات

درس بعدی درباره عبارات آمریکایی با حرف N هست.

 

درس های عبارات مرتبط

هیچ

 

صفحه اصلی درس های عبارات

اگر مایل به دیدن تمامی دروس های کافه مرتبط با عبارات انگلیسی هستید، می توانید به صفحه عبارات آمریکایی با ترجمه فارسی مراجعه کنید.

 

منابع برای تسلط بر زبان انگلیسی

برای دسترسی به تمام دروس مربوط به عبارات، جملات، اصطلاحات، ضرب المثل ها، زبان عامیانه و کلمات انگلیسی، می توانید از صفحه یادگیری و تسلط به زبان انگلیسی ما دیدن کنید.

fr-article-ad-3b