slang w
American Slang word starting with letter W

 

در این درس، عامیانه ضروری آمریکایی که با حرف W شروع می شود را با مثال هایی پوشش می دهیم. به طور کلی، زبان عامیانه بیشتر در گفتگوهای خیابانی معمولی در میان آمریکایی ها استفاده می شود، به طوری که حتی افراد بین المللی (غیر بومی) ساکن ایالات متحده ممکن است آنها را درک نکنند. بنابراین، شما ممکن است از زبان عامیانه در مکالمات معمولی روزانه خود به خصوص با آمریکایی ها استفاده کنید. فقط مراقب باشید و در مکالمات رسمی مانند مصاحبه های شغلی یا جلسات کاری از زبان عامیانه استفاده نکنید.

.

درس قبلی زبان عامیانه

درس قبل درباره زبان عامیانه آمریکایی با حرف V بود.

 

اصطلاحات عامیانه انگلیسی با حرف W

کلمات روز: W

walk away= بدون خرید رفتن

If a salesperson tries too hard to sell you something you aren’t ready to buy, it’s best just to walk away and say you’ll come back later.

اگه یه فروشنده خیلی تلاش کنه که چیزی رو که نمی­خواین بهتون بفروشه، بهترین کار اینه که بدون خردی از اونجا برین و بگید بعدا بر می­گردین.

 

walk out on= کسی را ترک کردن و رابطه را تمام کردن

Tanya was 14 years old when her father walked out on her family, and she hasn’t seen him since that time.

تانیا 14 سالش بود که پدرش خونه رو ترک کرد، و از اون موقع تا حالا دیگه ندیدتش.

 

warm up= گرم کردن

I have to warm up for about ten or fifteen minutes before playing my guitar.

باید برای ده تا پونزده دقیقه قبل از نواختن گیتار گرم کنم.

 

washed up= کسی که به خاطر افزایش سن یا نا توانی از کار افتاده.

Bush is a washed-up loser scumbag who will go down in history as one of the world’s worst criminals.

بوش یه حرامزاده‌ی از کار افتاده است که تو تاریخ به عنوانِ یکی از بدترین جنایتکارای دنیا شناخته می‌شه.

 

WASP  = سفیدپوست آنگلوساکسون پروتستان

WASP: White Anglo Saxon Protestant.

Barack Obama is the first non-WASP President we’ve had in the White House since John F. Kennedy.

باراک اوباما اولین رئیس جمهوری سفیدپوستی(سفیدپوست آنگلوساکسون پروتستان) است که از زمان جان اف کندی تا به حال داشتیم.

 

Way= خیلی؛ بله

That SUV is way too big for our needs. Let’s get something that’s more sensible and better for the environment.

اون شاسی‌بلند خیلی برای ما بزرگه. بیا یه چیزی بگیریم که هم مناسب‌تر باشه، هم برای محیط زیست بهتر باشه.

 

way to go= آفرین؛ کارت خوب بود؛ مبارکه

I heard you got a raise at work. Way to go!

شنیدم حقوقت زیاد شده. کارت خوب بود!

 

Weasel= کسی که برای برنده شدن هرکاری میکنه؛ کسی که برای منافع شخصی دورغ میگه یا خیانت میکنه

No one in the office likes Edward because he’s such a weasel, and he always sucks up to the boss.

هیچ کس تو ادراه ادواردو دوست نداره چون چون خیلی منفعت طلبه،  و همیشه چاپلوسی رئیسو میکنه.

 

Weed= مطرح کردن موارد غیر ضروری؛ جدا کردن.

It’s time to weed through my sock drawer and throw out the ones that are worn and have holes.

وقت آن است که از کشوی جوراب‌هایم بگذرم و جوراب‌هایی را که فرسوده شده‌اند و سوراخ دارند بیرون بیاورم.

 

weigh in= در مورد ایده دیگران نظر دادن و به آن چیزی اضافه کردن.

 

Weird= عجیب و غریب؛ غیرعادی

Night of the Living Dead is a weird movie! It’s about people who come back to life from the dead and then try to eat people who are alive.

شب مرده زنده فیلم عجیبیه! در مورد افرادیه که بعد از مرگ به زندگی بر می­گردن و سعی می­کنن افرادی که زنده هستن رو بخورن.

 

Weirdo= آدم عجیب

There’s this weirdo outside of the building giving away information about Scientology.

یه آدم عجیب بیرون ساختمونه که داره درمورد ساینتولوژی اطلاعات پخش میکنه.

 

Whack= زدن

If you want to open that jar, try whacking the lid with something hard.

اگر می­خوای اون شیشه رو باز کنی،  سعی کن با یه چیز سفت به درش ضربه بزنی.

 

Whacky= دیوانه؛ خنده داره؛ سرگرم کننده؛ با مزه

Conan O’Brien is a whacky talk-show host whose comedy always surprises the audience.

کنان اوبرایان یه مجری برنامه­گفتگو بامزه است که کمدیش همیشه مخاطباشو حیرت­زده میکنه.

 

Wham= زدن؛ تاثیر تصادف

A bird whammed into the window and died.

یه پرنده با پنجره برخورد کرد و مرد.

 

Whatchamacallit= چیزی که اسمشو نمی­دونی ( شبیه به  thingamajig)

You’re going to have to get another whatchamacallit for underneath the sink because it’s leaking.

باید برای زیر سینک یک چیزی دیگه که اسمش نمیدونم تهیه کنی زیرا نشتی داره.

 

what for= دلیل انجام کاری؛ عواقب منفی

The police gave that guy what for when he tried to take a swing at one of them. Now’s he all beat up and in jail.

چون پلیس به آن مردی که می خواست به یکیشون یبزنه، پاسخ داد (کار با عواقب منفی). حالا او همه کتک خوردها در زندان است.

 

what gives= چرا؛ دلیلش چیه

You stopped coming to our meetings. What gives?

دیگه به جلسه­های ما نیومدی. چرا؟

 

what’s happening / what’s shaking= سلام؛ چی­کارا میکنی؟

A: Hey, what happening?

B: Oh, I’m just reading the paper and drinking some coffee.

آ. هی، چی­کارا میکنی؟

ب. اوه، دارم روزنامه می­خونم و کمی قهوه می­خورم.

 

what’s up= سلام؛ چطوری؛ با زندگی چه میکنی؟

A: Hey, what’s up?

B: Not much. What’s up with you?

آ. هی، چه خبرا؟

ب. خبر خاصی نیست. از تو چه خبر؟

(  بعضی از جوونا “what up?” میگن بدون”s”، که نشان­دهنده زبان عامیانه آفریقایی آمریکایی­هاست)

 

what’s with= دلیلش چیه؛ دلیل این مشکلو بگو

What’s with this refrigerator? Sometimes it’s too cold and other times it’s not cold enough.

چه اتفاقی برای یخچال افتاده؟ گاهی خیلی سرده و گاهی به اندازه کافی سرد نیست.

 

wheel and deal= معامله؛ خریدن و فروختن

George’s uncle likes to wheel and deal when he goes to antique shops. He can usually pay a lower price on things.

عموی جورج دوست داره وقتی به عتیقه فروشی میره چونه بزنه. معمولا می­تونه پول کمتری برای چیزها بده.

 

where it’s at= ذات چیزی؛ حقیقت.

I love it when my religion teacher talks about Jesus and the New Testament. He really knows where it’s at.

من عاشقِ اینم که معلم دینی‌ام در مورد عیسی و عهد جدید حرف می‌زنه. اون همه چیزو در موردش میدونه.

 

Whiff= چیزی را بو کردن

This perfume smells like oranges. Here, take a whiff.

این عطر مثل پرتغال بو میده. بیا، بوش کن.

 

Wimp= کسی که انگیزه یا توان نداره

Bill doesn’t want to take the dead mouse out of the mouse trap because he’s such a wimp, so he just throws out the whole trap instead of reusing it.

بیل نمی­خواد موش مرده رو از تله موش برداره چون خیلی سوسوبه،  برا همین کل تله رو میندازه دور.

 

Whiz= آدم باهوش

Jennifer is a real math whiz. She’ll probably major in engineering in college.

جنیفر واقعا یه متخصص ریاضیه. احتمالا تو دانشگاه مهندسی میخونه.

 

(the) whole nine yards= همه چیز؛ تمام چیزی

After Myrtle died, her children sold off everything in the house–the whole nine yards.

بعد از فوت میرتل، بچه­هاش همه چیز خونه رو- از بالا تا پااین- فروختن.

 

Wicked= باحال؛ خیلی جالب و احتمالا کمی خطرناک

That was a wicked turn we just took. Did you feel the car lifted a little on the passenger side.

عجب دور خفنی زدیم! حس کردی ماشین یه خورده از سمت مسافر بلند شد؟

 

Widget= چیز کوچک و مفید؛ چیزی در کامپیوتر که کاری انجام میده

This little widget is good at estimating some of the costs for my business.

این قطعه کوچک برای تخمین هزینه بعضی از کارام خوبه.

 

wig out= ناگهان ترسیدن؛ مشابه freak out

Kevin wigged out and moved to California when he lost his job.

کوین وقتی شغلشو از دست داد، خیلی بهم ریخت و یهویی به کالیفرنیا نقل مکان کرد.

 

wing it= سعی در انجام کاری بدون آمادگی

Instead of using a written speech, the speaker tried to wing it, but he made a lot of mistakes, and a few times he forgot what he was trying to say.

به­جای سخنرانی از روی نوشته، سخنران سعی کرد فی­البداهه انجامش بده، اما اشتباهای زیادی کرد ف و چند بار هم یادش رفت چی می­خواست بگه.

 

wipe out= از هم پاشیدن، موجب ضرر مالی زیادی شدن.

Huge medical bills wiped out all of their life savings. Now they don’t have any money left.

هزینه‌هایِ سنگینِ درمان، همه‌ی پس‌اندازِ زندگیشون رو به باد داد. حالا دیگه هیچی براشون نمونده.

 

Wired:

  1. هشیار، معمولا به خاطر قهوه زیاد.

I can’t go to sleep. I had five cups of coffee at Starbucks and feel totally wired.

نمی­تونم بخوام. تو استار باکس پنج فنجون قهوه خوردم و الان کاملا هشیارم.

 

  1. تکنولوژی که از طریق اینترنت و موبایل وصل میشه

We have to get our computer wired to the internet.

ما باید شرکتمون رو به اینترنت وصل کنیم.

 

wishy-washy= ناتوانی در سو گیری مطمئن یا تصمیم گیری.

Diedre is kind of a wishy-washy boss. She’s never able to decide on which people to hire, so she relies on others to help her make hiring decisions.

دیدری یه جورایی رئیس بی ثباتیه. هیچ­وقت در مورد کسایی که باید استخدام کنه مطمئن نیست، برای همین از بقیه کمک می­گیره تا در مورد استخدام تصمیم بگیره.

 

with flying colors= کاری را به نحو احسن انجام دادن؛ موفق شدن؛ خوب انجام دادن.

She passed her driving test with flying colors.

اون امتحان رانندگی­شو به بهترین شکل رد کرد.

 

with it= توانایی درک موقعیت؛ به روز.

Our teacher thinks she’s really with it, but at the age of 62, it’s not easy to keep up with her young students.

معلم­مون فکر میکنه خیلی به روزه، اما تو سن 62 سالگی،  همراهی با دانش­آموزای جوونش سخته.

 

Wonk= کسی که به عنون مرجع قدرت یا مسئول جزئیات را درک میکنه؛ فن سالار.

The energy-policy wonks in Washington have some good ideas about how we can all save on home energy costs.

کارشناسای انرژی تو واشنگتن، یه ایده‌های خوب برای صرفه‌جویی تو هزینه‌های خونه دارن.

 

Woozy= گیج و خسته؛ معمولا عوراض دارو.

Laughing gas made Shawn feel a little woozy while the dentist worked on his teeth.

وقتی دندونپزشک داشت رو دندوناش کار می‌کرد، گازِ بی­حسی باعث شد شان یه کم منگ بشه.

 

Workaholic= معتاد کار. کسی که زیاد کار میکنه.

If he weren’t such a workaholic, he’d have more time to spend with his kids.

اگر اینقدر وابسته به کار نبود، زمان بیشتری برای گذروندن با بچه­هاش داشت.

 

work it in= آوردن چیزی در دیگری؛ داخل کردن؛ جای دادن.

We don’t have a lot of extra time during the meeting, but if you want to talk about your project for a few minutes, it’s possible to work that in.

ما تو جلسه وقت زیادی نداریم.، اما اگر می­خوای چند دقیقه در مود پروژه­ات حرف بزنی، امکان داره تو برنامه بگنجونیمش.

 

work out= چیزی را ممکن کردن؛ موقعیت را بهتر کردن.

Tom and Jennifer are have had some trouble with their marriage, but now they’re trying to work things out.

تام و جنیفر مشکلاتی تو ازدواجشون داشتن، اما الان دارن سعی می­کنن بعتر عمل کنن.

 

Worry wart= کسی که مدام نگرانه.

Stop being such a worry wart. Your kids will be okay when they go on the trip.

اینقدر نگران نباش. بچه­هات وقتی برن مسافرت، چیزشون نمیشه.

 

wrap up= پروژه­ای را به پایان رساندن؛ تمام کردن.

Let’s wrap things up here and go home.

بیاین همین­جا تمومش کنیم و خونه بریم.

 

Wreck= کسی یا چیزی که در وضعیت بدی است.

Diane is a wreck after getting only got two hours of sleep last night.

دایان بعد از اینکه دیشب فقط دو ساعت خوابید، خیلی داغون بود.

 

Wussy= کسی که ضعیف وترسوئه.

My friend, Dan, is too much of a wussy to ask his hottie neighbor, Casandra, out on a date.

دوستم، دان، خیلی ضعیف و ترسوتر از اونیه که از همسایه جذابش، کاساندرا، بخواد باهاش قرار بذاره.

 

درس بعدی زبان عامیانه

درس بعدی درباره زبان عامیانه آمریکایی با حرف X هست.

 

درس های زبان عامیانه مرتبط

هیچ

 

صفحه اصلی درس های زبان عامیانه

اگر مایل به دیدن تمامی دروس های کافه مرتبط با زبان عامیانه انگلیسی هستید، می توانید به صفحه جملات عامیانه آمریکایی با ترجمه فارسی مراجعه کنید.

.

منابع برای تسلط بر زبان انگلیسی

برای دسترسی به تمام دروس مربوط به عبارات، جملات، اصطلاحات، ضرب المثل ها، زبان عامیانه و کلمات انگلیسی، می توانید از صفحه یادگیری و تسلط به زبان انگلیسی ما دیدن کنید.