slang d words
American Slang word starting with letter D

در این درس، عامیانه ضروری آمریکایی که با حرف D شروع می شود را با مثال هایی پوشش می دهیم. به طور کلی، زبان عامیانه بیشتر در گفتگوهای خیابانی معمولی در میان آمریکایی ها استفاده می شود، به طوری که حتی افراد بین المللی (غیر بومی) ساکن ایالات متحده ممکن است آنها را درک نکنند. بنابراین، شما ممکن است از زبان عامیانه در مکالمات معمولی روزانه خود به خصوص با آمریکایی ها استفاده کنید. فقط مراقب باشید و در مکالمات رسمی مانند مصاحبه های شغلی یا جلسات کاری از زبان عامیانه استفاده نکنید.

.

درس قبلی زبان عامیانه

درس قبل درباره زبان عامیانه آمریکایی با حرف C بود.

 

اصطلاحات عامیانه انگلیسی با حرف D

کلمات روز: D

Dang= لعنت؛ واو؛ برای بیان درماندگی و شگفتی استفاده میشه.

Dang! That’s a big building!

واو! ساختمان بزرگیه!

 

Date: رابطه عاشقانه داشتن؛ با کسی بیرون رفتن، معمولا به رستوران، تماشای فیلم یا هردو.

They’ve been dating for the last year, and they might get married.

اونا یک ساله که قرار میذارن و ممکنه ازدواج کنن.

 

Deadbeat= کسی که قرضاشو نمیده و یا کسی که کار نمی­کنه و همیشه پول می­خواد.

Those deadbeats who hang out on the corner every day are begging for money again.

او آویزونا که هر روز اون گوشه پرسه می­زنن، دوباره واسه پول التماس می­کنن.

 

dead duck= کسی که تو دردسر/ مخمصه بزگی افتاده.

His company went broke and now he’s a dead duck.

شرکتش ورشکست شده و حالا تو بد مخمصه­ای افتاده.

 

Deck= زدن؛ با مشت کسی را از پا انداختن.

Two angry drivers got out of their cars after an accident and then one decked the other.

دو راننده­ی عصبانی که باهم تصادف کرده بودن از ماشین پیاده شدن و یکی از اونا دیگری رو با مشت زد.

 

DJ or deejay= کسی که در کلوپ­های شبانه یا ایستگاه رادیویی موسیقی پخش می­کنه (اسم یا فعل)

She’s going to deejay at a big party this weekend.

قراره اون دی­جی یه مهمونی بزرگ توی تعطیلات این هفته بشه.

 

deep pockets= پولدار؛ ثروتمند.

Although they lost a lot of money in the stock market, they’ve got pretty deep pockets and should be okay.

با اینکه تو بازارسهام پول زیادی رو از دست دادن، اما خیلی پولدارن و احتمالا مشکلی نیست.

 

Demo= محصولی که در قفسه فروشگاه هست ولی برای فروش نیست. معمولا تلویزیون، کامپیوتر یا دستگاهای بزرگ دیگه. اگر برای فروش باشه تخفیف می­گیرین.

Tom got thirty percent off on his digital camera because it was a demo.

تام برای دوربین دیجیتالیش  سی درصد تخفیف گرفت چون نمونه بود.

 

dibs, to have dibs on ____= ادعای مالکیت قبل از دیگران؛ حق تقدم برای داشتن چیزی.

I’ve got dibs on that last cake. Don’t anyone touch it.

کیک آخر مال منه. کسی بهش دست نزنه.

 

Die:

خنده غیر قابل کنترل

1. The audience was dying with laughter.

تماشاگرا از خنده مردن.

محو شدن و از بین رفتن تدریجی

2. Business died out in that section of town and now most of the stores are closed.

کسب و کار این منطقه شهر کم کم از بین رفته و حالا بیشتر مغازه­ها تعطیل شدن.

 

ding-dong= آدم احمق؛ کسی که ازش خوشتون نمیاد.

The ding-dong who sold me my shoes forgot to put one of them in the box. Now I have to go back to the store.

اون احمقی که کفشمو ازش خریدم یادش رفته یه جفتشو تو جعبه بذاره. حالا باید دوباره برم مغازه.

 

dish it out= کسی را در شرایط بدی قرار دادن یا زدن حرف­های آزاردهنده بهش.

Tom really dishes it out to his employees when they make a mistake.

تام وقتی کارمنداش اشتباه می­کنن، خیلی آزارشون میده.

 

Dog= زنی که جذاب نیست؛ محصول بد.

The microwave that she bought at the store turned out be a dog, so she took it back.

مایکروویوی که از مغازه خریده بود به درد نخور بود برای همین برش گردوند.

 

doggy bag= کیسه­ای برای بردن مانده غذا به خونه در رستورانها.

I can’t finish all this chicken. Let’s ask the waitress for a doggie bag.

نمی­تونم همه این مرغو بخورم. بیا از پیشخدمت کیسه بگیریم.

 

do it= داشتن رابطه جنسی. (با احتیاط استفاده بشه)

Do you think they’re doing it yet? They’ve only been going out for two weeks.

فکر می­کنی اون کارو انجام میدن؟ فقط دو هفته­اس که قرار می­ذارن.

 

do (one’s) own thing: انجام کاری که دوست داری؛ تفریح.

It’s important to be able to do your own thing on the weekends.

اینکه بتونی آخرهفته­ها کاری که دوست داری رو انجام بدی مهمه.

 

double-dip= درآمد بیشتر از دیگران از شغلی؛ زدن دوباره ورقه تورتیلا یا چیپس در سس.

When I saw Jane double-dipping her chips at the party, I stopped eating the salsa because she has a cold.

وقتی تو مهمونی دیدم جین چیپسش را دوباره به سس می­زنه، دیگه سس نخوردم چون سرما خورده بود.

 

double take= سریع نگاه کردن؛ دوباره به چیزی نگاه کردن؛ متعجب شدن.

The police officer did a double take when he saw what looked like a dog driving a car. It turned out to be a man with really long hair.

افسر پلیس وقتی دید چیزی شبیه سگ داره رانندگی می­کنه، دوباره نگاه کرد. معلوم شد راننده مردی با موهای خیلی بلنده.

 

double up= مجبور شدن به تقسیم مالکیت با کسی یا استفاده از چیزی همراه دیگران.

We’ll have to double up some of the students on the computers because there aren’t enough for everyone.

مجبوریم از چندتا از دانش­آموزا بخوایم با هم از کامپیوتر استفاده کنن چون به اندازه کافی برای همه نداریم.

 

Down= ناراحت یا افسرده بودن. ( این کلمه گونه­ها و معانی زیادی داره، بیشترشو به اندوه ربط داره مثل: Down in the dumps و (Down on one`s luck

A: Why does she look so down?
B: She just found out her cat died.

آ. چرا اینقد غمگینه؟

ب. همین الان فهمید سگش مرده.

 

Drag= موقعیت منفی؛ چیز بد.

Going to this class is such a drag. The teacher is really boring.

رفت به این کلاس خیلی بده. معلمش خیلی کسل­کننده است.

 

drive crazy= کسی را دیوونه کردن؛ کلافه کردن.

My neighbor’s TV set is so loud, I can’t get to sleep at night and it’s driving me crazy.

صدای تلویزیون همسایه­ام خیلی بلنده. شبا نمی­تونم بخوام و این داره دیوونم می­کنه.

 

Dude:

  1. شخص

Go ask that dude over there if he knows what time the show starts.

بروی از اونی که اونجاست بپرس ببین می­دونه نمایش کی شروع میشه.

  1. رفیق

Hey, dude! What are you doing today?

هی، رفیق! امروز چه­ کاره­ای؟

 

بیان تعجب یا نگرانی (این کلمه بین جوونا خیلی پرکاربرده و با توجه به موقعیتی که درش استفاده می­شه معانی متفاوتی داره.)

Dude! Be careful!

هی! مراقب باش!

 

Dump:

  1.     خانه یا آپارتمان نامرتب.

Tom didn’t want to take Jennifer back to his apartment because it’s such a dump.

تام نمی­خواست جنیفر رو به آپارتمانش ببره چون خیلی نامرتب بود.

  1.     پایین گذاشتن چیزی.

Go ahead and dump your laundry on the floor, and then we’ll put it in the machines.

برو و لباساتو بذار رو زمین، بعد می­ذاریمشون تو ماشین.

 

توجه: بعضی از اصطلاح­ها در موقعیتت خاصی مناسبند. برای همین عبارت “احتیاط” رو بعد از بعضی از اونا می­بینین. بعضی از اصطلاح­ها رکیک­اند.

رکیک: بی­ادبانه یا فحش. پیش مدی/سرپرست­تون یا کسی که ممکنه ناراحت بشه استفاده نکنین.

.

درس بعدی زبان عامیانه

درس بعدی درباره زبان عامیانه آمریکایی با حرف E هست.

 

درس های زبان عامیانه مرتبط

هیچ

 

صفحه اصلی درس های زبان عامیانه

اگر مایل به دیدن تمامی دروس های کافه مرتبط با زبان عامیانه انگلیسی هستید، می توانید به صفحه جملات عامیانه آمریکایی با ترجمه فارسی مراجعه کنید.

 

منابع برای تسلط بر زبان انگلیسی

برای دسترسی به تمام دروس مربوط به عبارات، جملات، اصطلاحات، ضرب المثل ها، زبان عامیانه و کلمات انگلیسی، می توانید از صفحه یادگیری و تسلط به زبان انگلیسی ما دیدن کنید.