cut verb all forms
Learn English Cut Grammar

TBD

آموزش گرامر انگلیسی سطح 5- درس 17 – تمام اشکال فعل Cut انگلیسی

در این درس گرامر، شما اشکال فعل Cut و نحوه استفاده از آنها در مکالمه و نوشتار انگلیسی را یاد می‌گیرید . فقط مثال‌هایی از اشکال فعل cut  را دنبال کنید و چند بار آنها را بنویسید تا آنها را به خوبی یاد بگیرید. پس از اتمام این درس، باید روی آزمون آن کار کنید.

 

درس گرامر قبلی

TBD

 

نمونه‌هایی از فعل Cut

cut / cut / cut / cutting

فعل cut زمانی استفاده می‌شود که چیزی با قیچی کوچک‌تر شود یا کسی با چیزی تیز آسیب ببیند. همچنین می‌تواند به معنای متوقف کردن، کاهش دادن یا حذف کردن چیزی باشد.

  1. Use the scissors to cut the thread.
  2. The coach told his players that if they missed too many games, they would be cut from the team.
  3. He has to be very careful not to cut himself while shaving.
  4. Pamela had to cut short her conversation because someone was waiting to use the phone. (cut short = you stop doing something before you are really ready to stop. This is an idiom.)
  5. Cut the cantaloupe in half, and then cut it up into smaller pieces. (cut it up / cut them up = make small pieces by cutting.)
  6. When the pillow fight got too noisy, Susan’s father told them to cut it out. “Cut it out! You’re making too much noise!” (cut it out = as an idiom, this means to stop doing something–usually used when angry or irritated)
  7. Taking the train every morning to work cuts my commuting time by about 15 minutes compared to driving.
  8. She’s getting her hair dyed and cut. Where do you get your hair cut?

 

۱. از قیچی برای بریدن نخ استفاده کنید.

۲. مربی به بازیکنانش گفت که اگر بازی‌های زیادی را از دست بدهند، از تیم کنار گذاشته خواهند شد.

۳. او باید خیلی مراقب باشد که هنگام اصلاح، خودش را نبُرد.

۴. پاملا مجبور شد مکالمه‌اش را کوتاه کند چون کسی منتظر بود تا از تلفن استفاده کند. (cut short = شما قبل از اینکه واقعاً آماده‌ی توقف کاری باشید، آن را متوقف می‌کنید. این یک اصطلاح است.)

۵. طالبی را از وسط نصف کنید و سپس آن را به قطعات کوچک‌تر برش دهید. (cut it up / cut them up = با بریدن، قطعات کوچک بسازید.)

۶. وقتی دعوای بالش خیلی سر و صدا کرد، پدر سوزان به آنها گفت که دیگر بس کنند. «بس کن! داری زیادی سر و صدا می‌کنی!» (cut it out = به عنوان یک اصطلاح، به معنای متوقف کردن انجام کاری است – معمولاً هنگام عصبانیت یا تحریک استفاده می‌شود)

۷. هر روز صبح با قطار به محل کار رفتن، در مقایسه با رانندگی، زمان رفت و آمدم را حدود ۱۵ دقیقه کاهش می‌دهد.

۸. او موهایش را رنگ و کوتاه می‌کند. موهاتو کجا کوتاه میکنی؟

(از آنجا که معمولاً کسی کار را برای شما انجام می‌دهد، کلمه “cut” اغلب در حالت مجهول با get یا به صورت سببی می‌آید: I had my hair cut yesterday من دیروز موهایم را کوتاه کردم.)

 

فعل Cut در تمام حالت‌ها

 

زمان حال: بریدن / بریدن‌ها
زمان گذشته: بریدن
آینده: قطع خواهد شد
حال استمراری: هستم / هستم / هستند / در حال بریدن
گذشته استمراری: was / were cutting
آینده استمراری: بریده خواهد شد
حال کامل: دارد / بریده است
گذشته کامل: بریده بود
آینده کامل: بریده خواهد شد
حال کامل استمراری: برش داده شده است / داشته اند
گذشته کامل استمراری: در حال بریدن بود
آینده کامل استمراری: will have been cutting
افعال کمکی: ______ بریدن
فعل کمکی در زمان گذشته: ______ بریده شده
مصدر: بریدن
مصدر: برش
منفعل: بله
present tense: cut / cuts
past tense: cut
future: will cut
present continuous: am / is / are / cutting
past continuous: was / were cutting
future continuous: will be cutting
present perfect: has / have cut
past perfect: had cut
future perfect: will have cut
present perfect continuous: has / have been cutting
past perfect continuous: had been cutting
future perfect continuous: will have been cutting
modal verbs: ______ cut
past tense modal: ______ have cut
infinitive: to cut
gerund: cutting
passive: yes

 

 

اصطلاحاتی که با فعل Cut شروع می‌شوند

 

۱- کاهش هزینه‌ها یا قیمت.

دولت برای کاهش کسری بودجه باید هزینه‌ها را در حوزه‌های خاصی کاهش دهد.

۲- کاهش در یک تیم یا استخدام در یک شرکت.

بیست درصد از کارگران آن شرکت به منظور کاهش هزینه‌های انجام کسب و کار تعدیل شدند. (این جمله در حالت مجهول است.)

۳- تصمیم به نرفتن به کلاس.

او به دلیل عدم حضور در کلاس بازداشت شد.

۴- نوشتن چک برای پول.

ما هنگام خرید ماشینمان یک چک به مبلغ ۵۰۰۰ دلار صادر کردیم و سپس بقیه را تأمین مالی کردیم.

۵- وارد یک قرارداد تجاری با شرایط مطلوب شوید. همچنین، معامله‌ای انجام دهید.

آیا فکر می‌کنید می‌توانید برای این مبلمان با ما معامله‌ای انجام دهید؟ من نمی‌خواهم قیمت کامل را بپردازم.

۶- دیدن یا درک حقیقت آسان است.

وضعیت در افغانستان قطعی و غیرقابل تغییر نیست؛ به همین دلیل است که ایالات متحده هنوز آنجاست.

۷- رفتن قبل از کسی که در صف منتظر است. (همچنین، جلوی …)

اشکالی نداره اگه من قبل از شما برم؟ من فقط می‌خوام این دو تا جنس رو بخرم.

۸- خوب کار کردن؛ با موفقیت با دیگران رقابت کردن.

اگر هارولد نمی‌تونه به عنوان یه فروشنده موفق بشه، باید به فکر یه شغل دیگه باشه.

۹- انجام کاری را متوقف کردن.

دو پسر بعد از اینکه معلم به آنها گفت که دیگر ادامه ندهند، دعوا را متوقف کردند.

۱۰- برای خروج از یک معامله تجاری بد؛ برای فروش و متحمل شدن ضرر.

شرکت تصمیم گرفت که بهتر است همین الان ضررهای خود را کاهش دهد تا اینکه تا سال آینده منتظر بماند و زمینی را که ارزش خود را از دست می‌داد، بفروشد.

۱۱- برای توقف ارائه خدمات، معمولاً خدمات رفاهی مانند آب و برق.

علی و سارا دیگر نمی‌توانستند قبض‌های برق خود را پرداخت کنند، بنابراین شرکت برق برق آنها را قطع کرد.

۱۲- برای روبرو شدن با کسی؛ عملی گستاخانه، معمولاً برای مکالمه.

وکیل مدافع سعی داشت نکته مهمی را بیان کند، اما قاضی قبل از اینکه بتواند صحبتش را تمام کند، حرف او را قطع کرد.

۱۳- در شرایط عالی برای یک فعالیت؛ برای مهارت در یک منطقه.

او برای کمپینگ ساخته نشده است. در واقع، او واقعاً از آن متنفر است.

۱۴- برای آسیب رساندن به خود، معمولاً به صورت غیرمستقیم. اگر به سرمایه‌گذاری‌های پرخطر ادامه دهد، به خودش و خانواده‌اش آسیب خواهد رساند.

۱۵- بی‌رحم؛ بدجنس؛ پرخاشگر.

تنها راهی که می‌توانستند در کسب و کارشان بمانند، اتخاذ رویکردی بی‌رحمانه نسبت به رقبا بود. اما حالا همه از آنها متنفرند.

1- cut = a reduction in spending or in a price.

The government will need to cut spending in certain areas in order to reduce the budget deficit.

2- cut = a reduction in a team or employment in a company.

Twenty percent of the workers at that company were cut in order to reduce the costs of doing business. (this sentence is in the passive voice.)

3- cut = to decide not to go to class.

He was given a detention for cutting class.

4- cut a check = to write a check for money.

We cut a check for $5000 when we bought our car, and then we financed the rest.

5- cut (one) a deal = enter into a business agreement on favorable terms. also, make a deal.

Do you think you can cut us a deal on this furniture? I don’t want to pay the full price.

6- cut and dried = easy to see or understand the truth.

The situation in Afghanistan isn’t cut and dried; that’s why the United States is still there.

7- cut in = to go before someone else who is waiting in a line. (also, cut in front of)

Do you mind if I cut in front of you? I only want to buy these two items.

8- cut it = to do well; to compete successfully against others.

If Harold can’t cut it as a salesperson, he should think about going into another line of work.

9- cut it out = stop doing something.

The two boys stopped fighting after the teacher told them to cut it out.

10- cut (one’s) loses = to get out of a bad business deal; to sell and take a loss.

The company decided it was better to cut its loses now rather than wait until next year to sell some land that was losing its value.

11- cut off = to stop providing service, usually utilities such as water and electricity.

Ali and Sara couldn’t afford to pay their electric bills anymore, so the electric company cut off their power.

12- cut (one) off = to get in front of someone; an act of rudeness, usually used for conversation.

The lawyer for the defense was trying to make an important point, but the judge cut her off before she could finish talking.

13- cut out for = in perfect condition for an activity; to be skilled in an area.

She’s not cut out for camping. In fact, she really hates it.

14- cut (one’s) own throat = to hurt oneself, usually in an indirect manner.

He’s going to cut his own throat and that of his family if he continues to make risky investments.

15- cutthroat = merciless; mean; aggressive.

The only way they could stay in business was to take a cutthroat approach towards the competition. But now everyone hates them.

 

 

 

تست گرامر زبان انگلیسی تمام اشکال فعل Cut

اکنون که درس جدید خود را آموختید، وقت آن است که به صفحه آزمون گرامر زبان انگلیسی سطح 5 بروید و آزمون خود را تمام کنید.

 

تدریس خصوصی گرامر زبان انگلیسی

اگر در مورد آزمون‌های این درس به کمک نیاز دارید، می‌توانید به صفحه تدریس خصوصی زبان انگلیسی ما، مراجعه  کنید و درخواست خود را ارسال کنید.

 

درس بعدی گرامر

TBD

 

دروس گرامر مرتبط

TBD

 

یادگیری گام به گام گرامر زبان انگلیسی سطح 5

اگر می‌خواهید تمام درس‌هایی را که در گرامر سطح 5 پوشش داده شده است، بررسی کنید، می‌توانید از صفحه دوره گرامر به صورت درس به درس- سطح 5  دیدن کنید.

 

لیست کامل گرامر  زبان انگلیسی

های کافه لیست کامل گرامر  زبان انگلیسی را در قالب بیش از ۳۰۰ درس کاربردی به همراه مثالها و آزمونهای مختلف در آورده است. برای تمرین جامع گرامر انگلیسی با آزمون‌ها، می‌توانید از صفحه یادگیری و تقویت گرامر انگلیسی ما دیدن کنید تا دروس گرامر  را در 7 سطح به اضافه حروف اضافه و ضمایر مشاهده کنید.