بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Obsess به فارسی با مثالهای کاربردی
To obsess or be obsessed این است که دائماً در مورد یک فعالیت، شی یا شخص خاص فکر کنید. به طور کلی، وسواس نسبت به هر چیزی برای وضعیت جسمی یا روانی فرد مفید نیست. با این حال، بسیاری از مردم از این کلمه برای نشان دادن تمایل یا نیاز استفاده می کنند.
- Jennifer is obsessed with her Facebook page.
- Jim obsesses over his grades.
- Michelle is obsessed with losing weight, even though she’s kind of skinny.
- The old man is obsessed over things that aren’t that important–such as the leaves on his lawn.
- The police detective became obsessed by the pursuit of a murderer.
- I’m obsessed with learning how to play the guitar.
- جنیفر به صفحه فیسبوک خود وسواس دارد.
- جیم روی نمراتش وسواس دارد.
- میشل با اینکه لاغر است وسواس زیادی برای کاهش وزن دارد.
- پیرمرد نسبت به چیزهایی که چندان مهم نیستند وسواس دارد – مانند برگ های روی چمن خود.
- کارآگاه پلیس با تعقیب یک قاتل دچار وسواس شد.
- من وسواس زیادی دارم که چطور گیتار بزنم.
از کلمه obsession “وسواس” به عنوان اسم استفاده کنید:
- Her obsession with her weight lead to her anorexia.
- My neighbor has an unhealthy obsession with guns.
- Our manager’s obsession with perfection caused several employees to leave the company.
- The man’s obsession with finding the perfect soul mate was the reason for several failed relationships.
- وسواس او در مورد وزنش منجر به بی اشتهایی او شد.
- همسایه من وسواس ناسالمی نسبت به اسلحه دارد.
- وسواس مدیر ما نسبت به کمال باعث شد چندین کارمند شرکت را ترک کنند.
- وسواس این مرد برای یافتن جفت روح کامل دلیل چندین رابطه ناموفق بود.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.