بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Cover به فارسی با مثالهای کاربردی
To cover something برای محافظت یا پنهان کردن چیزی است.
- A hard hat covers a head and offers protection to a person who works at a construction site.
- Goggles cover a swimmer’s eyes and make it easier to see underwater.
- A surgical mask covers a doctor’s mouth to protect both the patient and the doctor.
- Mittens cover a person’s hands and offer good protection from very cold weather.
- A tarp covers a very large area and protects whatever is underneath it.
- A blanket covers a person who wants to stay warm. At night, you sleep under the covers. (covers = blankets and sheets)
- Bandages cover an area of the body that has been injured. Bandages also hide an injury so that other people don’t have to look at it.
- یک کلاه سخت سر را می پوشاند و از فردی که در یک کارگاه ساختمانی کار می کند محافظت می کند.
- عینک چشم شناگر را می پوشاند و دیدن زیر آب را آسان تر می کند.
- یک ماسک جراحی دهان پزشک را می پوشاند تا هم از بیمار و هم از پزشک محافظت کند.
- دستکش ها دست های فرد را می پوشانند و از هوای بسیار سرد محافظت می کنند.
- یک برزنت یک منطقه بسیار بزرگ را می پوشاند و از هر چیزی که در زیر آن است محافظت می کند.
- یک پتو کسی را می پوشاند که می خواهد گرم بماند. شب ها زیر پوشش می خوابید. (پوشش = پتو و ملحفه)
- بانداژ قسمتی از بدن را می پوشاند که آسیب دیده است. باندها همچنین جراحت را پنهان می کنند تا افراد دیگر مجبور به نگاه کردن به آن نباشند.
چیزهای دیگری وجود دارد که فرد را تحت پوشش قرار می دهد که جسمی نیستند اما همچنان حمایت یا حمایت می کنند:
- Insurance covers you in case of an accident.
- Soldiers in battle cover for each other when there is a gun fight.
- A coworker can cover for a fellow employee who is unable to complete a certain amount of work or is absent from work.
- A friend can cover for another friend who needs support in whatever form that support may take.
- در صورت بروز حادثه بیمه شما را پوشش می دهد.
- سربازان در نبرد هنگام جنگ با اسلحه یکدیگر را پوشش می دهند.
- یک همکار می تواند برای همکار دیگری که قادر به انجام مقدار مشخصی از کار نیست یا در محل کار غایب است، پوشش دهد.
- یک دوست می تواند برای دوست دیگری که به حمایت نیاز دارد، به هر شکلی که این حمایت ممکن است، پوشش دهد.
گاهی اوقات هنگام بحث یا ارائه اطلاعات از کلمه “cover” استفاده می شود:
- What were some of the topics covered at the meeting?
- The teacher covered the use of the present perfect tense in class today.
- The report covered a lot of ground. (ground = areas of interest, topics)
- The person reading the news on TV covered an investigation that lead to several arrests.
- در این جلسه چه موضوعاتی مطرح شد؟
- معلم امروز در کلاس به استفاده از زمان حال کامل پرداخت.
- این گزارش زمینه های زیادی را پوشش داد. (زمینه = حوزه های مورد علاقه، موضوعات)
- فردی که اخبار را در تلویزیون می خواند، تحقیقاتی را پوشش داد که منجر به دستگیری چند نفر شد.
کلمه “coverage” یک اسم است:
- The insurance coverage for my car is comprehensive. (The insurance policy covers everything!)
- Television coverage for political issues goes on 24/7 nowadays.
- Cell phone companies provide customers with coverage maps showing where their service is strong or weak.
- پوشش بیمه ای ماشین من جامع است. (بیمه نامه همه چیز را پوشش می دهد!)
- پوشش تلویزیونی مسائل سیاسی امروزه به صورت 24/7 ادامه دارد.
- شرکتهای تلفن همراه نقشههای پوششی را به مشتریان ارائه میدهند که نشان میدهد خدمات آنها در کجا قوی یا ضعیف است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.