Meaning and usage of audience word
What is definition, meaning and usage of word audience

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Audience به فارسی با مثالهای کاربردی

یک audience گروهی از افراد است که یک اجرا یا یک بازی را مشاهده می کنند.

  1. A television audience watches a TV show.
  2. A radio audience listens to a radio show.
  3. Some television shows feature a live audience. This means that the show is produced in front of people who clap and cheer. Oprah Winfrey works with a live audience.
  4. It’s fun to be an audience member.
  5. Members of the audience applaud and cheer when a performance is over.
  6. When members of an audience don’t like a performance or a performer, they boo. (boo = loud, disrespectful noise)
  7. The audience booed.
  8. A good audience is polite and respectful.
  9. A bad audience is impolite and rude.
  10. When was the last time you were an audience member at an event or a performance?
  11. The Superbowl has the largest audience for a televised event.
  1. یک مخاطب تلویزیونی یک برنامه تلویزیونی را تماشا می کند.
  2. مخاطبان رادیو به یک برنامه رادیویی گوش می دهند.
  3. برخی از برنامه‌های تلویزیونی دارای مخاطب زنده هستند. یعنی این نمایش در مقابل افرادی که کف می زنند و تشویق می کنند تولید می شود. اپرا وینفری با مخاطبان زنده کار می کند.
  4. تماشاگر بودن لذت بخش است.
  5. اعضای حضار پس از پایان اجرا تشویق و تشویق می کنند.
  6. وقتی اعضای یک مخاطب اجرا یا مجری را دوست ندارند، هو می کنند. (بو = صدای بلند و بی احترامی)
  7. حضار هو کردند.
  8. مخاطب خوب، مودب و محترم است.
  9. مخاطب بد، بی ادب و بی ادب است.
  10. آخرین باری که در یک رویداد یا اجرا به عنوان مخاطب حضور داشتید چه زمانی بود؟
  11. Superbowl بیشترین مخاطب را برای یک رویداد تلویزیونی دارد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b