Meaning and usage of average word
What is definition, meaning and usage of word average

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Average به فارسی با مثالهای کاربردی

اگر کسی یا چیزی average (متوسط) ​​باشد، معمولی، عادی، روتین یا معمولی است.

  1. The average temperature for this time of year in the upper midwest is about 50 degrees. Yesterday the temperature was about 45 degrees, which is a little below average.
  2. Vince is an average student. He gets average grades, B’s, C’s, and an A every now and then.
  3. The average worker in the United States makes about $47,000 a year.
  4. An average work week is 40 hours.
  5. The average commute to work is about 25 minutes.
  6. What’s the average age at which people get married in your country?
  1. میانگین دما برای این زمان از سال در غرب میانه بالا حدود 50 درجه است. دیروز دمای هوا حدود 45 درجه بود که کمی کمتر از میانگین است.
  2. وینس یک دانش آموز متوسط ​​است. او هر از چند گاهی نمره های متوسط، B، C و A را می گیرد.
  3. درآمد متوسط ​​کارگر در ایالات متحده حدود 47000 دلار در سال است.
  4. میانگین کار در هفته 40 ساعت است.
  5. میانگین رفت و آمد به محل کار حدود 25 دقیقه است.
  6. میانگین سنی که افراد در کشور شما در آن ازدواج می کنند چقدر است؟

 

همچنین می توانید از “average” به عنوان فعل استفاده کنید:

ساده گذشته فعل ماضی
average

میانگین گرفتن

averaged

میانگین گرفت

averaged

متوسط ​​شده

  1. Their business averages $4000 per day in sales.
  2. They’re averaging close to 200 customers per day on the weekend.
  3. He averaged 20 points per game last year playing basketball. That’s pretty good.
  1. میانگین فروش کسب و کار آنها 4000 دلار در روز است.
  2. آنها به طور متوسط ​​روزانه نزدیک به 200 مشتری در تعطیلات آخر هفته دارند.
  3. او سال گذشته در بازی بسکتبال به طور میانگین 20 امتیاز در هر بازی کسب کرد. این خیلی خوب است.

 

به عنوان یک اسم، کلمه “average” می تواند مفرد یا جمع باشد:

  1. Rainfall averages for this area have been dropping recently. Last year we were in a drought.
  2. Some of these numbers look kind of low. What’s the average?
  3. How do you figure out the average?
  4. Do you know what their averages are?
  5. An average is a number that is somewhere around the middle of the highs and the lows.
  1. میانگین بارندگی در این منطقه اخیراً کاهش یافته است. پارسال در خشکسالی بودیم.
  2. برخی از این اعداد کمی به نظر می رسند. میانگین چنده؟
  3. چگونه میانگین را دریابید؟
  4. آیا می دانید میانگین آنها چقدر است؟
  5. میانگین عددی است که در حدود وسط اوج و پایین قرار دارد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b