Meaning and usage of belt word
What is definition, meaning and usage of word belt

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Belt به فارسی با مثالهای کاربردی

belt چیزی است که به دور کمر خود می پوشید.

  1. A man wears a belt around his waist in order to keep his pants up.
  2. Men and women wear belts that are fashionable.
  3. A belt goes through belt loops on a pair of pants. The belt is fastened with a buckle.
  1. مردی برای اینکه شلوارش را بالا نگه دارد، کمربند می بندد.
  2. مردان و زنان از کمربندهای مد روز استفاده می کنند.
  3. یک کمربند از حلقه های کمربند روی یک جفت شلوار عبور می کند. کمربند با سگک بسته می شود.

 

انواع دیگری از belt وجود دارد:

  1. A seatbelt is worn by a driver and passengers in a car. (To buckle up is to put on a seatbelt.)
  2. A tool belt is worn by a person who does construction work.
  3. A person who is very good at karate earns a black belt.
  4. A conveyor belt moves things from one place to another.
  1. کمربند ایمنی توسط راننده و سرنشینان خودرو بسته می شود. (به دست و پنجه نرم کردن بستن کمربند ایمنی است.)
  2. تسمه ابزار توسط شخصی که کار ساختمانی انجام می دهد بسته می شود.
  3. فردی که در کاراته بسیار خوب است، کمربند مشکی می گیرد.
  4. تسمه نقاله اشیاء را از مکانی به مکان دیگر منتقل می کند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.