بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Blank به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “blank” شبیه به کلمات “empty” و “nothing” است. اگر چیزی خالی باشد، هیچ چیز آنجا نیست. می توانید از “blank” به عنوان اسم، فعل یا به عنوان صفت استفاده کنید:
- His mind is blank. (adjective)
- He blanked on the question. (verb)
- He’s pulling up blanks. (noun)
- ذهنش خالی است. (صفت)
- او در مورد سوال خالی شد. (فعل)
- او جاهای خالی را بالا می کشد. (اسم)
این جملات از “blank” به عنوان صفت استفاده می کنند:
- Nguyen needs a blank piece of paper for her assignment.
- There’s something wrong with my computer. The screen is completely blank.
- Newspapers don’t have a lot of blank space on their pages.
- نگوین برای کارش به یک کاغذ خالی نیاز دارد.
- مشکلی در کامپیوتر من وجود دارد. صفحه نمایش کاملاً خالی است.
- روزنامه ها فضای خالی زیادی در صفحات خود ندارند.
این جملات از “blank” به عنوان فعل استفاده می کنند:
- The teacher felt a little embarrassed when he blanked on her name.
- Tina blanked on the test. She couldn’t remember anything.
- I’m sorry, I’m blanking.
- معلم وقتی نام او را خالی کرد کمی احساس خجالت کرد.
- تینا در تست خالی شد. او چیزی را به خاطر نمی آورد.
- متاسفم، خالی می کنم.
این جملات از “blank” به عنوان اسم استفاده می کنند:
- You need to fill in the blanks on this form.
- My mind is a blank.
- The man on stage pulled a blank when asked a simple question. (oops!)
- باید جاهای خالی این فرم را پر کنید.
- ذهنم خالی است
- مرد روی صحنه وقتی از یک سوال ساده پرسیده شد، جای خالی را کشید. (اوه)
توجه: کلمه “blank” مربوط به “blanco” است که در اسپانیایی به معنای “سفید” است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.