Meaning and usage of build word
What is definition, meaning and usage of word build

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Build به فارسی با مثالهای کاربردی

To build something برای ساختن چیزی است. چیزهایی که ما میسازیم نیز به اندازه بزرگتر افزایش می یابد.

ساده گذشته فعل ماضی
build

ساختن

built

ساخته شده است

built

ساخته شده است

  1. Oscar builds houses. He’s a carpenter. (present tense)
  2. Last year he built the cabinets for his kitchen. (past tense)
  3. The cabinets were built in just a few weeks. (past tense, passive voice)
  4. Oscar has built many different kinds of things over his long career. (present perfect tense)
  5. He’s thinking about building his own house next year. (gerund)
  6. A builder builds houses and other types of buildings.
  7. A person who wants to make a lot of money builds a business.
  8. Children like to build things with toys.
  9. Weightlifters build their muscles by lifting weights.
  10. People who are in love build a relationship.
  11. Members of a community build strong, safe neighborhoods.
  12. You can build your vocabulary by reading and writing in English.
  1. اسکار خانه می سازد. او یک نجار است. (زمان حال)
  2. سال گذشته او کابینت های آشپزخانه اش را ساخت. (زمان گذشته)
  3. کابینت ها فقط در چند هفته ساخته شدند. (زمان گذشته، صدای مفعول)
  4. اسکار در طول حرفه طولانی خود چیزهای مختلفی را ساخته است. (زمان حال کامل)
  5. او در فکر ساختن خانه خود در سال آینده است. (جروند)
  6. یک سازنده خانه ها و انواع دیگر ساختمان ها را می سازد.
  7. فردی که می خواهد پول زیادی به دست آورد، یک کسب و کار ایجاد می کند.
  8. بچه ها دوست دارند با اسباب بازی چیزهایی بسازند.
  9. وزنه برداران با بلند کردن وزنه عضلات خود را می سازند.
  10. افرادی که عاشق هستند رابطه برقرار می کنند.
  11. اعضای یک جامعه محله های قوی و امن می سازند.
  12. شما می توانید دایره لغات خود را با خواندن و نوشتن به زبان انگلیسی بسازید.

 

کلمه “build” نیز می تواند یک اسم باشد. در این مورد، “build” به شکل بدن یک فرد اشاره دارد.

  1. That woman has a nice build.
  2. A man who works out regularly can develop a strong build.
  3. a football player usually has a good build.
  1. اون زن هیکل خوبی داره
  2. مردی که به طور منظم ورزش می کند می تواند اندامی قوی داشته باشد.
  3. یک بازیکن فوتبال معمولاً هیکل خوبی دارد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b