بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Call به فارسی با مثالهای کاربردی
هنگام برقراری ارتباط تلفنی یا حضوری با شخص دیگری از کلمه call “تماس” به عنوان اسم یا فعل استفاده کنید.
در اولین مجموعه از مثالها، call اسمی برای فناوری تلفن است:
- I got a phone call.
- I have to take this call.
- Shondra received a call for a job interview.
- Lester is trying to make a call.
- It’s not a good idea to take a call while you are driving a car. (take a call = answer the phone)
- یه تماس تلفنی گرفتم
- من باید این تماس را قبول کنم.
- شوندرا برای مصاحبه شغلی تماس گرفت.
- لستر در حال تلاش برای برقراری تماس است.
- این ایده خوبی نیست که هنگام رانندگی با ماشین تماس بگیرید. (تماس بگیرید = به تلفن پاسخ دهید)
همچنین میتوانید از «call» بهعنوان فعل استفاده کنید که عمل تماس تلفنی یا برقراری تماس را توصیف میکند:
- Call me when you get home.
- Your mother called to say she has some good news.
- Who are you calling? (Or you can use “whom” in this question because it’s an object.)
- Who called? (“Who” is the subject.)
- Has anyone called about the car?
- وقتی به خانه رسیدی به من زنگ بزن
- مادرت زنگ زد که خبر خوبی داره.
- به کی زنگ میزنی؟ (یا می توانید در این سوال از “whom” استفاده کنید زیرا یک شی است.)
- کی زنگ زد؟ (موضوع «چه کسی» است.)
- کسی در مورد ماشین زنگ زده؟
شرایط مختلفی وجود دارد که تحت آن کلمه “call” استفاده می شود:
- The teacher called on Rosa to answer the question.
- Bill feels a calling to help those who are less fortunate than he is. (a calling = a spiritual motivation)
- Mohamed has to keep his eye on his cell phone tonight because he’s on call. (on call = available immediately as part of one’s job.)
- Volunteer fire fighters are on call 24/7. (24/7 = 24 hours a day, seven days a week)
- Salespeople often have to make cold calls as part of their job. (cold call = a phone call or personal visit made in order to sell something to a customer)
- Sandy works as a call girl. (call girl = female escort who is paid to have a relationship with a man)
- Saritha works at a call center. (call center = a place that takes phone calls from customers)
- What is this called? (What is the name of the this thing?)
- A soldier answers the call of duty. (call of duty = to sacrifice oneself for a cause)
- He called her a name. (call a name = to say something mean about another person)
- It’s not nice to call other people names.
- معلم از رزا خواست تا به سوال پاسخ دهد.
- بیل برای کمک به کسانی که از او خوش شانس تر هستند دعوت می کند. (یک فراخوان = یک انگیزه معنوی)
- محمد باید امشب چشمش به تلفن همراهش باشد چون در تماس است. (در حال تماس = بلافاصله به عنوان بخشی از کار در دسترس است.)
- آتش نشانان داوطلب به صورت 24 ساعته در حال آماده باش هستند. (24/7 = 24 ساعت شبانه روز، هفت روز هفته)
- فروشندگان اغلب مجبورند به عنوان بخشی از کار خود تماس های سرد برقرار کنند. (تماس سرد = تماس تلفنی یا بازدید شخصی که به منظور فروش چیزی به مشتری انجام می شود)
- سندی به عنوان یک دختر تلفنی کار می کند. (دختر تماس بگیرید = اسکورت زن که برای رابطه با مرد پول می گیرد)
- ساریتا در یک مرکز تماس کار می کند. (مرکز تماس = مکانی که از مشتریان تماس تلفنی می گیرد)
- اسم این چیه؟ (اسم این چیه؟)
- یک سرباز به ندای وظیفه پاسخ می دهد. (ندای وظیفه = فدا کردن خود برای یک هدف)
- او را یک نام صدا کرد. (به نام صدا زدن = گفتن چیزی بد درباره شخص دیگر)
- خوب نیست که دیگران را به نام بخوانیم.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.