Meaning and usage of cancel word
What is definition, meaning and usage of word cancel

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Cancel به فارسی با مثالهای کاربردی

To cancel something برای جلوگیری از وقوع آن است.

ساده گذشته فعل ماضی
cancel

لغو کردن

canceled

لغو شد

canceled

لغو شد

  1. Our flight was cancelled due to bad weather.
  2. Classes were cancelled because of a shooting at the school. (The first two sentence are in the passive voice, past tense.)
  3. I’m cancelling my internet service because the provider of the service is terrible.
  4. Jeremy cancelled his vacation as he slowly realized he didn’t have enough money to pay for it.
  5. Theresa cancelled her appointment with the doctor because her foot–which had been hurting her–no longer hurt.
  6. The remainder of the camping trip was cancelled after several days of heavy rain.
  1. پرواز ما به دلیل بدی آب و هوا کنسل شد.
  2. کلاس ها به دلیل تیراندازی در مدرسه لغو شد. (دو جمله اول به صورت مفعول، زمان گذشته است.)
  3. من سرویس اینترنت خود را لغو می کنم زیرا ارائه دهنده سرویس وحشتناک است.
  4. جرمی تعطیلات خود را لغو کرد زیرا به آرامی متوجه شد که پول کافی برای پرداخت آن را ندارد.
  5. ترزا قرار ملاقات خود را با دکتر لغو کرد زیرا پای او – که به او صدمه می زد – دیگر درد نمی کرد.
  6. باقیمانده سفر کمپینگ پس از چند روز باران شدید لغو شد.

 

کلمه cancellation “لغو” یک اسم است:

  1. The hotel had many cancellations following news of expected hurricanes.
  2. The last-minute cancellation of a flight to France, upended Tanya’s vacation plans.
  3. We won’t be able to reserve a table at the restaurant unless there’s a cancellation.
  1. این هتل به دنبال اخبار مربوط به طوفان های مورد انتظار لغو شد.
  2. لغو آخرین لحظه پرواز به فرانسه، برنامه های تعطیلات تانیا را تغییر داد.
  3. ما نمی‌توانیم در رستوران میز رزرو کنیم مگر اینکه لغو شود.

 

کلمه “cancelled” را می توان به عنوان یک صفت استفاده کرد:

  1. Bad weather resulted in several cancelled flights.
  2. Sickness among the performers lead to cancelled concert dates.
  3. Cancelled orders hurt the company’s bottom line so much that it went out of business.
  1. هوای بد باعث لغو چندین پرواز شد.
  2. بیماری در میان نوازندگان منجر به لغو تاریخ کنسرت شد.
  3. سفارشات لغو شده آنقدر به سود شرکت لطمه زد که از کار افتاد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.