Meaning and usage of cast word
What is definition, meaning and usage of word cast

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Cast به فارسی با مثالهای کاربردی

چندین روش مختلف برای استفاده از کلمه “cast” وجود دارد.

  1. A cast is used to heal broken bones. She has a cast on her arm.
  2. This boy has a cast on his leg. (In this sentence, the word “cast” is used as a noun )
  1. از گچ برای بهبود استخوان های شکسته استفاده می شود. بازویش گچ گرفته است.
  2. این پسر پایش گچ گرفته است. (در این جمله از کلمه بازیگران به عنوان اسم استفاده شده است)

 

cast = پرتاب کردن

cast / cast / cast

  1. When fishing, a person casts his line into the water. (In this sentence, the word “cast” is used as a verb.
  2. He’s casting a net into the water.
  3. Performers are often members of a cast. (cast = group)
  4. Cast members appear in radio, television, and theater productions.
  5. If you like radio or television programs, you listen or watch the broadcast.
  6. He’s using a cast iron skillet to cook. (The word “cast” in this sentence is used as an adjective.)
  7. Cannons used during the American Civil War were made of cast iron.
  1. هنگام ماهیگیری، شخص نخ خود را در آب می اندازد. (در این جمله از کلمه «cast» به عنوان فعل استفاده شده است.
  2. او توری را در آب می اندازد.
  3. مجریان اغلب اعضای یک بازیگر هستند. (بازیگران = گروه)
  4. بازیگران در رادیو، تلویزیون و تولیدات تئاتر حضور دارند.
  5. اگر برنامه های رادیویی یا تلویزیونی را دوست دارید، پخش را گوش می دهید یا تماشا می کنید.
  6. او از یک ماهیتابه چدنی برای پخت و پز استفاده می کند. (کلمه بازیگران در این جمله به عنوان صفت استفاده می شود.)
  7. توپ های مورد استفاده در طول جنگ داخلی آمریکا از چدن ساخته می شدند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b