بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Choke به فارسی با مثالهای کاربردی
وقتی چیزی در گلوی شخصی گیر می کند و فرد نمی تواند قورت دهد، از کلمه “choke” استفاده کنید.
- Bill choked while eating a hot dog.
- A man in our office choked during his lunch. He’s okay.
- A woman in the restaurant almost choked to death until someone hit her on the back.
- Don’t take such big bites. You’ll choke.
- بیل هنگام خوردن هات داگ خفه شد.
- مردی در دفتر ما هنگام ناهار خفه شد. او خوب است
- زنی در رستوران تقریباً از شدت خفگی جان خود را از دست داد تا اینکه شخصی به پشت او ضربه زد.
- اینقدر لقمه بزرگ نخورید خفه میشی
اگر کسی یا چیزی گردن شخصی را بگیرد، ممکن است از فعل choke “خفه کردن” استفاده کنیم:
- He’s being choked.
- His computer is choking him.
- I read online about a woman who was sent to prison for choking a coworker.
- Eric doesn’t like to wear ties because he feels like he’s being choked.
- او در حال خفه شدن است.
- کامپیوترش او را خفه می کند.
- من در اینترنت در مورد زنی خواندم که به دلیل خفگی همکارش به زندان فرستاده شد.
- اریک دوست ندارد کراوات بپوشد، زیرا احساس می کند در حال خفه شدن است.
همچنین choke یک کلمه محبوب است برای توصیف یک تیم یا شخصی است که پس از قرار گرفتن در موقعیت برنده در موقعیت بازنده قرار دارد:
- Our team was ahead, but then we choked in the last five minutes and lost.
- Dan always chokes during a tennis match.
- Helen is a good worker because she never chokes under pressure.
- Okay, I’m ahead by three points. Hope I don’t choke.
- تیم ما پیش بود اما در پنج دقیقه آخر خفه شدیم و شکست خوردیم.
- دن همیشه در طول مسابقه تنیس خفه می شود.
- هلن کارگر خوبی است زیرا هرگز تحت فشار خفه نمی شود.
- خوب، من با سه امتیاز جلوتر هستم. امیدوارم خفه نشم
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.