Meaning and usage of chop word
What is definition, meaning and usage of word chop

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Chop به فارسی با مثالهای کاربردی

To chop something برای بریدن آن با چاقو یا تبر است.

  1. He chopped an onion in half.
  2. Wood is chopped for firewood.
  3. I chopped down a tree in my backyard because it died. (The preposition “down” is often used with “chop” when talking about trees.)
  4. There are some other trees on my property that need to be chopped down or trimmed. (The word “chop” in this sentence is in the passive voice.)
  5. Have you ever needed to chop down a tree?
  6. Many stir fry recipes call for chopped vegetables. (The word “chopped” is an adjective.)
  7. When food is chopped into very, very small pieces, you can say that it’s minced.
  8. What kind of a knife do you use to chop food?
  1. یک پیاز را نصف کرد.
  2. چوب برای هیزم خرد می شود.
  3. من درختی را در حیاط خانه ام قطع کردم چون مرد. (حرف اضافه “پایین” اغلب با “چاپ کردن” هنگام صحبت در مورد درختان استفاده می شود.)
  4. چند درخت دیگر در ملک من وجود دارد که باید آنها را قطع یا کوتاه کرد. (کلمه خرد کردن در این جمله به صورت مفعول است.)
  5. آیا تا به حال نیاز به قطع کردن درخت داشته اید؟
  6. بسیاری از دستور العمل های سرخ کردنی به سبزیجات خرد شده نیاز دارند. (کلمه “خرد شده” یک صفت است.)
  7. وقتی غذا به قطعات خیلی خیلی کوچک خرد می شود، می توان گفت که چرخ کرده است.
  8. از چه نوع چاقویی برای خرد کردن غذا استفاده می کنید؟

چند راه دیگر برای استفاده از کلمه “chop” وجود دارد.

  1. A man with large sideburns has large chops. (Sideburns: the hair on your face that leads to the chin. It’s not a beard.)
  2. A person who knows how to play the guitar well shows off his chops. (chops = skill)
  3. A chop of meat is a large cut of meat, usually including the bone.
  4. Lamb chops and pork chops are popular in the United States.
  5. Chop sticks may be used when eating some Asian food. (Chinese food, Vietnamese food, Thai food, etc.)
  6. Some people refer to a helicopter as a chopper.
  1. مردی با ساقه های درشت گزنه های بزرگی دارد. (سوختگی پهلو: موهای صورت شما که به چانه منتهی می شود. ریش نیست.)
  2. کسی که نواختن گیتار را به خوبی بلد است خود را نشان می دهد. (تخت = مهارت)
  3. یک تکه گوشت قطعه بزرگی از گوشت است که معمولاً شامل استخوان است.
  4. تکه های گوشت بره و گوشت خوک در ایالات متحده محبوب هستند.
  5. هنگام خوردن برخی از غذاهای آسیایی ممکن است از چوب خرد کن استفاده شود. (غذاهای چینی، غذاهای ویتنامی، غذاهای تایلندی و غیره)
  6. برخی از افراد از هلیکوپتر به عنوان یک خردکن یاد می کنند .

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.