معنی کلمه Climb به فارسی با چند مثال

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Climb به فارسی با مثالهای کاربردی

To climb something بالا یا پایین رفتن یا جلو رفتن است. در مثال‌های زیر از “climb” به عنوان فعل استفاده شده است.

1. He’s climbing up a mountain.
2. The only way to reach those coconuts is to climb the tree.
3. She has to be very careful when she climbs up or down the stairs.
4. He has climbed up the corporate ladder and become very successful.

1. او در حال بالا رفتن از یک کوه است.
2. تنها راه رسیدن به آن نارگیل بالا رفتن از درخت است.
3. وقتی از پله ها بالا یا پایین می رود باید بسیار مراقب باشد.
4. او از نردبان شرکت بالا رفته و بسیار موفق شده است.

این کلمه می تواند به عنوان یک اسم نیز استفاده شود:

1. The climb up the mountain took a few days.
2. After a rough climb through some turbulence, the airplane entered an area of the atmosphere that was calm.
3. Her climb up the ranks of the organization has been quite remarkable.

1. صعود به کوه چند روز طول کشید.
2. پس از یک صعود خشن از میان برخی تلاطم ها، هواپیما وارد منطقه ای از جو شد که آرام بود.
3. صعود او به رتبه های سازمان کاملاً چشمگیر بوده است.

نکته: “b” در انتهای “climb” بی صدا است.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

fr-article-ad-3b