بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Collect به فارسی با مثالهای کاربردی
To collect something برای بدست آوردن یا جمع آوری چیزی و سپس نگهداری آن برای هدفی است. این یک مجموعه را تشکیل می دهد. چیزهای مختلفی وجود دارد که افراد جمع آوری می کنند:
- Ron collects coins. He has a coin collection. (The word “collection” is a noun.)
- Tammy likes to collect dolls. She has a doll collection.
- When I was a boy, I collected comic books. Now I like to collect old radios.
- Many people in the United States collect antiques. As the antiques age, they become more valuable.
- Is there anything that you like to collect?
- رون سکه ها را جمع می کند. او یک مجموعه سکه دارد. (کلمه “مجموعه” یک اسم است.)
- تامی دوست دارد عروسک جمع کند. او یک مجموعه عروسک دارد.
- وقتی پسر بودم کتاب های طنز جمع می کردم. اکنون دوست دارم رادیوهای قدیمی را جمع آوری کنم.
- بسیاری از مردم در ایالات متحده عتیقه جمع آوری می کنند. با بالا رفتن سن عتیقه ها، ارزش آنها بیشتر می شود.
- آیا چیزی وجود دارد که دوست دارید جمع آوری کنید؟
کلمه “جمع collect” اغلب هنگام گرفتن پول به نفع یک شخص یا گروهی از افراد استفاده می شود:
- We’re collecting money for Sarah’s family. Her father died.
- The Salvation Army collects money during the holidays to help people who are poor.
- Tolls are collected at tollbooths in the United States to pay for highway construction.
- The IRS collects money from U.S. taxpayers.
- ما برای خانواده سارا پول جمع می کنیم. پدرش فوت کرد.
- ارتش نجات در طول تعطیلات برای کمک به مردم فقیر پول جمع آوری می کند.
- برای پرداخت هزینه ساخت بزرگراه از باجه های عوارضی در ایالات متحده عوارض اخذ می شود.
- IRS از مالیات دهندگان ایالات متحده پول جمع آوری می کند.
همچنین می توانید زمانی که مقداری از چیزی در طول زمان افزایش می یابد از “collect” استفاده کنید:
- Dust is collecting on top of the TV set.
- Garbage collected in the streets when the sanitation workers went on strike.
- Several inches of snow collected on the highway overnight.
- There’s a collection of boxes and cardboard that the store needs to get rid of.
- گرد و غبار در بالای دستگاه تلویزیون جمع می شود.
- زباله های جمع آوری شده در خیابان ها هنگام اعتصاب کارگران بهداشتی.
- در طول شب چندین اینچ برف در بزرگراه جمع شد.
- مجموعه ای از جعبه و مقوا وجود دارد که فروشگاه باید از شر آنها خلاص شود.
کلمه “collectible” یک صفت است. اگر چیزی “collectible” است، جمع آوری آن چیز خوبی است یا جمع آوری آن آسان است:
- Those little ceramic figures are very collectible.
- Certain cars are considered to be collectible, but cars are expensive things to collect.
- آن مجسمه های کوچک سرامیکی بسیار کلکسیونی هستند.
- خودروهای خاصی به عنوان کلکسیونی در نظر گرفته می شوند، اما خودروها چیزهای گران قیمتی برای جمع آوری هستند.
کلمه collector “گردآورنده” اسمی است که برای افرادی که اشیاء را جمع آوری می کنند به کار می رود:
- Ron is a coin collector.
- Tammy is a collector of old dolls.
- Car collectors value cars that have original parts.
- Tax collectors make sure that everyone pays taxes.
- رون یک کلکسیونر سکه است.
- تامی کلکسیونر عروسک های قدیمی است.
- کلکسیونرهای خودرو برای خودروهایی که قطعات اصلی دارند ارزش قائل هستند.
- ماموران مالیات اطمینان حاصل می کنند که همه مالیات می پردازند.
توجه: قبل از تلفن های همراه، معمول بود که مردم یک “collect call.” برقرار کنند. این یک تماس تلفنی بود که از یک تلفن پرداخت شده انجام میشد. اگر پول پرداخت هزینه تماس را نداشتید، با یک اپراتور تلفن صحبت میکردید که سپس با شخصی که تماس برای او در نظر گرفته شده بود تماس گرفت. سپس اپراتور از شخص دریافت کننده تماس می پرسد که آیا او هزینه تماس را پرداخت می کند یا خیر. collect call “تماسهای جمعآوری” اکنون نادر هستند، اما هنوز برقرار میشوند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.