Meaning and usage of cost word
What is definition, meaning and usage of word cost

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Cost به فارسی با مثالهای کاربردی

برای صحبت در مورد قیمت چیزی، از کلمه cost “هزینه” استفاده کنید.

در این جملات و سوالات، “cost” یک فعل است:

ساده گذشته فعل ماضی
cost

هزینه کردن

cost

هزینه کرد

cost

هزینه کرده

  1. How much does this book cost? (present tense)
  2. It costs $10. (present tense)
  3. What did your coat cost? (past tense)
  4. It cost $40. (past tense)
  5. This is costing us too much money! (present continuous tense)
  6. The car payments were costing us too much money! (present continuous tense)
  7. How much has this cost us? (present perfect tense)
  8. What will this cost? (future tense)
  9. It’s not going to cost you anything to use this website because it’s free. (going to future tense)
  1. قیمت این کتاب چقدر است؟ (زمان حال)
  2. قیمت آن 10 دلار است. (زمان حال)
  3. قیمت کت شما چقدر شد؟ (زمان گذشته)
  4. 40 دلار قیمت داشت. (زمان گذشته)
  5. این برای ما هزینه زیادی دارد! (زمان حال استمراری)
  6. پرداخت ماشین برای ما خیلی هزینه داشت! (زمان حال استمراری)
  7. این برای ما چقدر هزینه داشته است؟ (زمان حال کامل)
  8. این چه هزینه ای خواهد داشت؟ (زمان آینده)
  9. استفاده از این وب سایت برای شما هزینه ای ندارد زیرا رایگان است. (رفتن به زمان آینده)

 

مهم است که توجه داشته باشید که می توانید در مورد قیمت یا هزینه یک چیزی به روش های مختلف سؤال کنید، اما “cost” یک فعل نامنظم محبوب است.

 

در مجموعه جملات و سوالات بعدی، cost “هزینه” یک اسم است:

  1. What’s the cost for this book? (present tense)
  2. The cost of the book is $10. (present tense)
  3. What was the cost for your coat? (past tense)
  4. The cost was $40. (past tense)
  1. هزینه این کتاب چقدر است؟ (زمان حال)
  2. هزینه کتاب 10 دلار است. (زمان حال)
  3. هزینه کت شما چقدر بود؟ (زمان گذشته)
  4. هزینه 40 دلار بود. (زمان گذشته)

 

علاوه بر استفاده از “cost” برای صحبت در مورد مسائل مالی، این کلمه همچنین در مواقعی استفاده می شود که فداکاری ها یا اشتباهاتی انجام می شود که منجر به نوعی ضرر یا مبادله می شود.

  1. Risky driving cost the driver his life.
  2. The man’s bad behavior cost him his marriage.
  3. Chronic tardiness to work cost Jennifer her job.
  4. The costs outweigh the benefits of this move, so we aren’t going to change anything.
  5. What’s the cost of inaction?
  6. The cost of living in the United States varies from one city to another. You have to weigh the costs against the benefits.
  7. There will be a cost for what they have done. (This statement might be made when a group, a company, or a country engages in conflict.)
  1. رانندگی پرخطر به قیمت جان راننده تمام شد.
  2. رفتار بد مرد به قیمت ازدواجش تمام شد.
  3. تاخیر مزمن در کار به قیمت کار جنیفر تمام شد.
  4. هزینه ها بیشتر از مزایای این حرکت است، بنابراین ما چیزی را تغییر نمی دهیم.
  5. هزینه بی عملی چقدر است؟
  6. هزینه زندگی در ایالات متحده از شهری به شهر دیگر متفاوت است. باید هزینه ها را در مقابل منافع آن سنجید.
  7. برای کاری که انجام داده اند هزینه ای در بر خواهد داشت. (این بیانیه ممکن است زمانی بیان شود که یک گروه، یک شرکت یا یک کشور درگیر درگیری هستند.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b