Meaning and usage of curious word
What is definition, meaning and usage of word curious

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Curious به فارسی با مثالهای کاربردی

فردی که curious “کنجکاو” هست می خواهد درباره موضوعات خاصی که جالب به نظر می رسد بیشتر بیاموزد، یا یک فرد کنجکاو امیدوار است که ایده های جدیدی کشف کند یا افراد، مکان ها و موضوعات مختلف را مطالعه کند.

  1. Mary is a very curious person.
  2. Thomas is curious about anything related to science.
  3. Teachers hope to have students who are curious because they ask good questions.
  4. To be a better student, it’s good to be curious about topics that are new to you.
  5. A person who is not curious about anything might be kind of a dull person.
  1. مریم آدم بسیار کنجکاویی است.
  2. توماس در مورد هر چیز مرتبط با علم کنجکاو است.
  3. معلمان امیدوارند شاگردانی داشته باشند که کنجکاو باشند زیرا سؤالات خوبی می پرسند.
  4. برای اینکه دانش آموز بهتری باشید، خوب است در مورد موضوعاتی که برای شما جدید هستند کنجکاو باشید.
  5. فردی که در مورد هیچ چیز کنجکاو نیست ممکن است به نوعی فردی کسل کننده باشد.

 

گاهی اوقات کلمه curious “کنجکاو” به این معنی است که یک موقعیت غیرعادی است یا در مورد رفتار یک فرد سوء ظن وجود دارد.

  1. I find it curious that the young man spends so much time with his goat.
  2. Edwina has a curious interest in skin disease.
  3. The old man’s desire to hang out with teenagers is very curious.
  4. Don’t you find it curious that there aren’t tighter restrictions on gun ownership in the United States?
  1. من کنجکاو می دانم که مرد جوان این همه وقت را با بز خود می گذراند.
  2. ادوینا علاقه عجیبی به بیماری پوستی دارد.
  3. تمایل پیرمرد به معاشرت با نوجوانان بسیار کنجکاو است.
  4. آیا برای شما عجیب نیست که محدودیت های شدیدتری برای مالکیت اسلحه در ایالات متحده وجود ندارد؟

 

کلمه curiosity “کنجکاوی” یک اسم است.

  1. The boy’s curiosity lead him to study astronomy.
  2. The girl’s curiosity in anatomy was encouraged by her mother who wanted her daughter to become a doctor.
  3. Human curiosity has resulted in many new inventions and new ideas over the last few thousand years.
  4. Boys have a healthy curiosity about girls.
  5. Girls have a healthy curiosity about boys. (healthy curiosity = natural and generally positive)
  6. The neighbors are burning with curiosity about why the police visited the house next door.
  7. People who have a morbid curiosity with serial killers concern me.
  8. A person’s curiosity can get him or her into trouble.
  9. Curiosity killed the cat. (This is a popular expression. It means that curiosity can lead to trouble.)
  1. کنجکاوی پسر او را به مطالعه نجوم سوق داد.
  2. کنجکاوی دختر در آناتومی توسط مادرش تشویق شد که می خواست دخترش دکتر شود.
  3. کنجکاوی انسان در چند هزار سال گذشته منجر به اختراعات جدید و ایده های جدید شده است.
  4. پسرها نسبت به دخترها کنجکاوی سالمی دارند.
  5. دخترها نسبت به پسرها کنجکاوی سالمی دارند. (کنجکاوی سالم = طبیعی و به طور کلی مثبت)
  6. همسایه ها از کنجکاوی می سوزند که چرا پلیس از خانه همسایه بازدید کرده است.
  7. افرادی که کنجکاوی بیمارگونه ای با قاتلان زنجیره ای دارند، من را نگران می کنند.
  8. کنجکاوی یک فرد می تواند او را به دردسر بیاندازد.
  9. کنجکاوی گربه را کشت. (این یک عبارت رایج است. به این معنی است که کنجکاوی می تواند منجر به دردسر شود.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b