Meaning and usage of dance word
What is definition, meaning and usage of word dance

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Dance به فارسی با مثالهای کاربردی

To dance حرکت دادن بدن به موازات آهنگ یا حرکت دادن بدن به گونه ای که هدفمند باشد یا معنا را منتقل کند.

ساده گذشته فعل ماضی
dance

رقصیدن

danced

رقصید

danced

رقصیده

  1. People dance at wedding receptions.
  2. Someone is dancing in the room next to us.
  3. Sophia dances to music when she’s alone in her bedroom.
  4. Gloria and Julio danced together all night.
  5. What kind of music do you dance to?
  6. Do you want to dance? (This is an invitation.)
  7. Would you like to dance? (This is also an invitation.)
  1. مردم در جشن عروسی می رقصند.
  2. یک نفر در اتاق کنار ما در حال رقصیدن است.
  3. سوفیا وقتی در اتاق خوابش تنهاست با موسیقی می رقصد.
  4. گلوریا و جولیو تمام شب با هم رقصیدند.
  5. با چه نوع موسیقی می رقصی؟
  6. آیا می خواهید برقصید؟ (این یک دعوتنامه است.)
  7. دوست داری برقصی؟ (این هم یک دعوتنامه است.)

 

کلمه “dance” را می توان به عنوان اسم نیز استفاده کرد. در این مورد، رقص یک رویداد است. این چیزی است که مردم در آن شرکت می کنند. یا چیزی است که مردم می توانند آن را مطالعه کنند.

  1. Matthew asked Jennifer to go to a dance with him.
  2. Most high schools in the United States host dances.
  3. The dance lasted until 11 p.m.
  4. Edward is studying modern dance in college.
  5. The polka is a form of traditional dance.
  6. Bharata Natyam is a form of classical Indian dance.
  1. متیو از جنیفر خواست تا با او به رقص برود.
  2. اکثر دبیرستان ها در ایالات متحده میزبان رقص هستند.
  3. رقص تا ساعت 11 شب ادامه داشت.
  4. ادوارد در حال تحصیل در رشته رقص مدرن در کالج است.
  5. پولکا نوعی رقص سنتی است.
  6. بهاراتا ناتیام نوعی رقص کلاسیک هندی است.

 

کلمه “dance” یک جیروند است:

  1. Gloria and Julio went out dancing.
  2. They like to go dancing on the weekend.
  3. Dancing is a good form of exercise.
  1. گلوریا و جولیو برای رقصیدن بیرون رفتند.
  2. آنها دوست دارند آخر هفته به رقصیدن بروند.
  3. رقص یک شکل خوب ورزش است.

 

کلمه “dance” اغلب به عنوان یک صفت استفاده می شود:

  1. Audrey works as a dance instructor.
  2. She works at a dance studio.
  3. She gives dance lessons.
  1. آدری به عنوان مربی رقص کار می کند.
  2. او در یک استودیو رقص کار می کند.
  3. او درس رقص می دهد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.