Meaning and usage of die word
What is definition, meaning and usage of word die

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Die به فارسی با مثالهای کاربردی

فعل die “مرگ” در انگلیسی زمانی استفاده می شود که یک چیز یا یک شخص از زندگی یا فعالیت خود باز می ماند. این یک کلمه بسیار بسیار محبوب است. در اینجا چند نمونه از روش های استفاده از کلمه “die” آورده شده است.

ساده گذشته فعل ماضی
die

مردن

died

درگذشت

died

درگذشته

  1. After his father died, Don needed to find a better job to support the family.
  2. If you don’t take care of yourself, you might die at an early age.
  3. The musician, Prince, died in 2016.
  4. Everyone was sad to hear that he had died.
  5. If you don’t give water to a plant, it will die.
  6. Everyone dies eventually.
  7. The battery in my car died.
  8. My phone is dying. (The battery is getting weaker.)
  9. My phone just died on me.
  1. پس از مرگ پدرش، دان نیاز به یافتن شغل بهتری برای حمایت از خانواده داشت.
  2. اگر مراقب خودتان نباشید، ممکن است در سنین پایین بمیرید.
  3. موزیسین، پرینس، در سال 2016 درگذشت.
  4. همه از شنیدن مرگ او ناراحت شدند.
  5. اگر به گیاه آب ندهید، می میرد.
  6. همه در نهایت می میرند.
  7. باتری ماشینم خاموش شد.
  8. گوشیم داره میمیره (باتری ضعیف تر می شود.)
  9. گوشیم همین الان روی من از بین رفت.

 

کلمه “die” معمولاً برای اغراق در شرایطی استفاده می شود که مرگ را شامل نمی شود اما وضعیت بدی را نشان می دهد:

  1. I’m dying for something to drink.
  2. That dog is dying for attention.
  3. Sandra says she’ll die if she doesn’t do well on her test.
  4. We’re dying to find out what’s going to happen next. (Use this for a movie, TV show, podcast, book, or real-life situation.)
  5. I just about died when I heard the news.
  6. Some parts of the retail industry are slowly dying as they face competition from Amazon.
  7. Coal mining is a dying industry because coal can no longer compete with solar and wind as a source of energy. (The word “dying” in this sentence is an adjective.)
  8. That’s to die for. (This is a popular expression meaning that something is very attractive or desirable. This pizza is to die for.)
  9. I feel like I’ve died and gone to heaven. (This expression means that a person is very happy with the present situation.)
  1. دارم میمیرم واسه یه چیزی بنوشم
  2. آن سگ برای جلب توجه می میرد.
  3. ساندرا می‌گوید اگر در آزمونش خوب عمل نکند، می‌میرد.
  4. ما میمیریم تا بفهمیم بعدا قرار است چه اتفاقی بیفتد. (از این برای یک فیلم، نمایش تلویزیونی، پادکست، کتاب یا موقعیت واقعی استفاده کنید.)
  5. وقتی خبر را شنیدم تقریباً مردم.
  6. برخی از بخش‌های صنعت خرده‌فروشی به آرامی در حال نابودی هستند زیرا با رقابت آمازون روبرو هستند.
  7. استخراج زغال سنگ یک صنعت رو به مرگ است زیرا زغال سنگ دیگر نمی تواند با خورشید و باد به عنوان منبع انرژی رقابت کند. (کلمه مردن در این جمله یک صفت است.)
  8. برای آن مردن است (این یک عبارت رایج است به این معنی که چیزی بسیار جذاب یا مطلوب است. این پیتزا برای مردن است.)
  9. احساس می کنم مرده ام و به بهشت ​​رفته ام. (این عبارت به این معنی است که شخص از وضعیت فعلی بسیار خوشحال است.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.