Meaning and usage of double word
What is definition, meaning and usage of word double

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Double به فارسی با مثالهای کاربردی

To double something این است که مقدار را دو برابر افزایش دهیم:

  1. Jim doubled his investment. He started with $3000 and ended up with $6000.
  2. Construction on the highway doubled Natalya’s commute from 20 minutes to 40 minutes.
  3. Thanks to a new computer system, the company has doubled the productivity of its workers.
  4. When Gunther moved to Minneapolis to accept a new position, he doubled his salary.
  1. جیم سرمایه گذاری خود را دو برابر کرد. او با 3000 دلار شروع کرد و با 6000 دلار به پایان رسید.
  2. ساخت و ساز در بزرگراه، رفت و آمد ناتالیا را از 20 دقیقه به 40 دقیقه دوبرابر کرد.
  3. به لطف یک سیستم کامپیوتری جدید، این شرکت بهره وری کارگران خود را دو برابر کرده است.
  4. زمانی که گونتر برای پذیرش یک موقعیت جدید به مینیاپولیس نقل مکان کرد، حقوق خود را دو برابر کرد.

 

عبارات و کاربردهای رایج زیادی برای کلمه “double” وجود دارد.

  1. I need this to be completed on the double.
  2. The police are doubling their efforts to catch the kidnappers.
  3. David Ortiz hit a double to left field. (In baseball, a double is a hit that allows a player to get to second base.)
  4. Sarah’s key chain doubles as a flashlight.
  5. The motel room has a double bed.
  6. A blackjack player doubled down on his bet and lost all of his money.
  7. The man doubled over in pain.
  8. Identical twins made me think, at first, that I was seeing double.
  9. I can’t stay long because my car is double parked.
  1. من باید این را در دوبل تکمیل کنم. (on the double = خیلی سریع)
  2. پلیس تلاش خود را برای دستگیری آدم ربایان دو چندان می کند. (double = افزایش زیاد)
  3. دیوید اورتیز یک دبل به سمت چپ زد. (در بیسبال، دو ضرب ضربه ای است که به بازیکن اجازه می دهد تا به پایه دوم برسد.)
  4. زنجیر کلید سارا نقش چراغ قوه را نیز دارد. (double = برای افزودن یک تابع اضافی)
  5. اتاق متل دارای یک تخت دونفره است. (double bed = یک تخت برای دو نفر و بزرگتر از یک تخت دو نفره اما کوچکتر از یک تخت queen size).
  6. یک بازیکن بلک جک شرط خود را دو برابر کرد و تمام پول خود را از دست داد. (double down = افزایش یک شرط با دو برابر کردن آن.)
  7. مرد از درد دو برابر شد. (double over = خم شدن، معمولاً هنگام درد معده)
  8. دوقلوهای همسان در ابتدا باعث شد فکر کنم که دارم دوتایی می بینم. (see double = برای تجربه یک توهم که در آن دو تصویر ظاهر می شود)
  9. نمی توانم زیاد بمانم چون ماشینم دوبل پارک است. (double park = پارک کردن به موازات ماشین دیگری که در امتداد حاشیه پارک شده است. این غیرقانونی است اما در شهرهای بزرگ رایج است.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.