معنی کلمه East به فارسی با چند مثال

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه East به فارسی با مثالهای کاربردی

east “شرق” جهت یا ناحیه مخالف غرب است.

1. The storm is moving towards the east.
2. It’s moving in an easterly direction. (The word “easterly” can be an adjective or an adverb.)
3. Our car is traveling east.
4. The flock of birds is flying eastward. (flock = group)
5. We live on the east side of the city. (Note the word “side” is often used instead of “part” or “area.”)
6. The eastern areas of our state are less populated than the western areas.
7. Somalia is located in East Africa.

1. طوفان به سمت شرق در حال حرکت است.
2. در جهت شرقی حرکت می کند. (کلمه “شرق” می تواند یک صفت یا یک قید باشد.)
3. ماشین ما در حال حرکت به سمت شرق است.
4. دسته پرندگان در حال پرواز به سمت شرق هستند. (گله = گروه)
5. ما در ضلع شرقی شهر زندگی می کنیم. (توجه داشته باشید که کلمه “سمت” اغلب به جای “قسمت” یا “منطقه” استفاده می شود.)
6. مناطق شرقی ایالت ما نسبت به نواحی غربی جمعیت کمتری دارد.
7. سومالی در شرق آفریقا قرار دارد.

کلمه “east” اغلب برای توصیف مکان های جغرافیایی استفاده می شود. در ایالات متحده، شرق به معنای قسمت شرقی کشور در امتداد اقیانوس اطلس است. شرق به طور کلی در نظر گرفته می شود که تثبیت شده تر، از نظر فرهنگی توسعه یافته تر و متنوع تر، و بسیار قدیمی تر از بقیه ایالات متحده است.

1. Peter is moving to the east near Boston.
2. Traveling along the eastern seaboard is popular in the summer. (eastern seaboard = large and small cities located along the Atlantic Ocean)
3. Sally is going to school at an ivy league college out east. (ivy league college = colleges associated with tradition and academic excellence. Harvard, Dartmouth, Princeton, and Yale are examples of ivy league schools.)

1. پیتر در نزدیکی بوستون به سمت شرق حرکت می کند.
2. سفر در امتداد ساحل شرقی در تابستان محبوب است. (ساحل شرقی = شهرهای بزرگ و کوچک واقع در امتداد اقیانوس اطلس)
3. سالی در حال رفتن به مدرسه در یک کالج لیگ پیچک در شرق است. (کالج آیوی لیگ = کالج های مرتبط با سنت و برتری آکادمیک. هاروارد، دارتموث، پرینستون و ییل نمونه هایی از مدارس لیگ پیچک هستند.)

کلمه “east” به دنبال “north” یا “south” در صورت ترکیب جهت ها می آید:

1. Florida is located in the southeastern part of the U.S.
2. The car is traveling northeast on the highway.
3. Maine is in the northeast.

1. فلوریدا در بخش جنوب شرقی ایالات متحده واقع شده است.
2. ماشین در بزرگراه شمال شرقی در حال حرکت است.
3. مین در شمال شرقی است.

هنگامی که برای مناطق خارج از ایالات متحده استفاده می شود، کلمه “شرق” با کشورهایی مانند چین، هند، مغولستان، ویتنام و بخش هایی از روسیه مرتبط است. «خاورمیانه» با کشورهایی مانند عراق، سوریه، لبنان، مصر، اسرائیل و اردن مرتبط است.

1. Eastern traditions are much older than western traditions.
2. My friend, Wesley, lived in the East for several years.
3. The Middle East is an area of the world that is well known for its hospitality, but it has experienced a great deal of conflict in the last few decades.
4. Middle eastern food is very delicious.

1. سنت های شرقی بسیار قدیمی تر از سنت های غربی است.
2. دوست من، وسلی، چندین سال در شرق زندگی کرد.
3. خاورمیانه منطقه ای از جهان است که به خاطر مهمان نوازی خود شناخته شده است، اما در چند دهه اخیر درگیری های زیادی را تجربه کرده است.
4. غذاهای خاورمیانه بسیار خوشمزه است.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.