معنی کلمه Employ به فارسی با چند مثال

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Employ به فارسی با مثالهای کاربردی

دادن یک نوع کار یا شغل به یک فرد employ ” استخدام کردن”است .

1. The company employs over 200 workers.
2. That store needs to employ more cashiers.
3. The city employed dozens of new staff members last year as it continues to expand its workforce.

1. این شرکت بیش از 200 کارگر دارد.
2. آن فروشگاه نیاز به استخدام صندوقدار بیشتری دارد.
3. این شهر در سال گذشته ده‌ها کارمند جدید را به کار گرفت و همچنان به افزایش نیروی کار خود ادامه می‌دهد.

کلمه employer “کارفرما” یک اسم است. این کلمه برای توصیف فرد یا گروهی که افراد را استخدام می کند استفاده می شود:

1. Sally’s employer provides her with good health insurance
2. Todd’s employer fired him last year because he was sleeping on the job.
3. Who’s your employer now?
4. Who was your former employer? (former = past)

1. کارفرمای سالی بیمه درمانی خوبی برای او فراهم می کند
2. کارفرمای تاد سال گذشته او را اخراج کرد زیرا او سر کار می خوابید.
3. اکنون کارفرمای شما کیست؟
4. کارفرمای سابق شما چه کسی بود؟ (سابق = گذشته)

کلمه employee “کارمند” نیز یک اسم است، اما این کلمه افرادی را توصیف می کند که برای انجام یک کار استخدام می شوند:

1. Felipe does his best to be a good employee.
2. Mirna was an employee at the grocery store for over thirty years.
3. The employees are asking for a raise. (raise = more money)
4. There’s a meeting for employees this afternoon.

1. فیلیپه تمام تلاشش را می کند تا کارمند خوبی باشد.
2. میرنا بیش از سی سال در خواربارفروشی کارمند بود.
3. کارمندان تقاضای افزایش حقوق دارند. (raise = پول بیشتر)
4. امروز بعدازظهر جلسه ای برای کارمندان وجود دارد.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.