Meaning and usage of envy word
What is definition, meaning and usage of word envy

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Envy به فارسی با مثالهای کاربردی

وقتی کسی آنچه را که شخص دیگری دارد می خواهد از کلمه envy “حسادت” استفاده کنید. این کلمه شبیه jealous “حسادت” است، اما “jealous” یک صفت است و “envy” را می توان به عنوان فعل و به عنوان اسم استفاده کرد. (کلمه “jealousy” یک اسم است.)

در این جملات “envy” یک فعل است:

  1. All the girls envy Rhonda’s long, silky black hair. (They’re jealous of her beautiful hair.)
  2. Nobody envies Bob. Despite all his wealth, he has to work 80 hours a week.
  3. Kids at the high school envied Matt’s new Camaro so much that they spray painted graffiti on it.
  4. You’re going on vacation to Hawaii? I really envy you.
  5. You really shouldn’t envy other people’s good fortune.
  1. همه دخترها به موهای بلند و ابریشمی مشکی روندا حسادت می کنند. (آنها به موهای زیبای او حسادت می کنند.)
  2. هیچ کس به باب حسادت نمی کند. او با وجود همه ثروتش باید 80 ساعت در هفته کار کند.
  3. بچه های دبیرستان به قدری به کاماروی جدید مت حسادت می کردند که روی آن گرافیتی های نقاشی شده می پاشیدند.
  4. آیا برای تعطیلات به هاوایی می روید؟ من واقعا به شما حسادت می کنم.
  5. شما واقعاً نباید به خوش شانسی دیگران حسادت کنید.

 

در این جملات «envy» یک اسم است:

  1. Feelings of envy caused the two friends to fight.
  2. Lottery winners experience a lot of envy.
  3. When Mary saw her best friend wearing a new, expensive jacket, her envy was hard to contain.
  4. Bill is a very well-adjusted person. He has never felt any kind of envy towards anyone.
  1. حس حسادت باعث شد دو دوست با هم درگیر شوند.
  2. برندگان لاتاری حسادت زیادی را تجربه می کنند.
  3. وقتی مری بهترین دوستش را دید که یک ژاکت جدید و گران قیمت پوشیده بود، به سختی می‌توان حسادت او را مهار کرد.
  4. بیل آدم بسیار خوبی است. او هرگز نسبت به کسی حسادت نکرده است.

 

برای ساختن صفت این کلمه، “ous” را به آخر “envy” اضافه کنید و “y” را با “i” جایگزین کنید.

  1. He’s very envious of his friends.
  2. An envious neighbor ripped Gloria’s beautiful flowers to shreds.
  3. They used to be envious of her, but now they realize how difficult her life is.
  1. او به دوستان خود بسیار حسادت می کند.
  2. یک همسایه حسود گل های زیبای گلوریا را تکه تکه کرد.
  3. قبلاً به او حسادت می کردند، اما اکنون متوجه شده اند که زندگی او چقدر دشوار است.

 

حسادت کردن به کسی چیز خوبی نیست. با این حال، می شنوید که آمریکایی ها از این کلمه در سخنرانی های عادی و روزمره استفاده می کنند:

  1. I don’t envy you. (I’m glad I’m not in your position.)
  2. You got that job you wanted? I really envy you. (But not really.)
  1. من به شما حسادت نمی کنم (خوشحالم که در موقعیت شما نیستم.)
  2. به شغل مورد نظرت رسیدی؟ من واقعا به شما حسادت می کنم. (اما نه واقعا.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b