Meaning and usage of fancy word
What is definition, meaning and usage of word fancy

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Fancy به فارسی با مثالهای کاربردی

اگر چیزی زیبا، آراسته، ظریف، پیچیده یا گران است، ممکن است fancy “فانتزی” باشد.

  1. He drives a big, fancy car.
  2. That’s quite a fancy house they live in.
  3. I don’t want anything fancy for the living room. Let’s keep the furniture and the decorating simple.
  4. Lindsey likes to wear large, fancy earrings.
  5. Dancers are known for their fancy footwork.
  6. She likes to wear fancy clothes and fancy jewelry.
  1. او یک ماشین بزرگ و شیک رانندگی می کند.
  2. این یک خانه کاملاً شیک است که آنها در آن زندگی می کنند.
  3. من هیچ چیز فانتزی برای اتاق نشیمن نمی خواهم. بیایید مبلمان و دکوراسیون را ساده نگه داریم.
  4. لیندزی دوست دارد گوشواره های بزرگ و فانتزی بپوشد.
  5. رقصنده ها به خاطر حرکات پاهای جذابشان شناخته می شوند.
  6. او دوست دارد لباس های فانتزی و جواهرات فانتزی بپوشد.

 

معنای کلمه “fancy” بسته به موقعیت و شخصی که از این کلمه استفاده می کند می تواند معنای مورد نظر و منفی داشته باشد:

  1. He’s wearing his fancy pants to work. (“Fancy pants” are shorts or pants that are noticeably unusual.)
  2. Let’s not get too fancy.
  3. Who do you think you are by trying to be all fancy?
  4. Thomas has a lot of fancy degrees, but that doesn’t mean he’s qualified for the job.
  5. He’s a fancy boy. (This could mean a man is gay.)
  1. او شلوار فانتزی خود را برای کار پوشیده است. (Fancy pants شورت یا شلواری است که به طور قابل توجهی غیرعادی است.)
  2. بیش از حد فانتزی نباشیم.
  3. فکر می‌کنید چه کسی هستید که سعی می‌کنید کاملاً شیک باشید؟
  4. توماس مدارک فوق العاده زیادی دارد، اما این بدان معنا نیست که او برای این کار واجد شرایط است.
  5. او یک پسر شیک است. (این می تواند به این معنی باشد که یک مرد همجنس گرا است.)

 

ممکن است از “fancy” به عنوان یک فعل استفاده شود، اما این استفاده اغلب قدیمی (قدیمی و خارج از سبک) در نظر گرفته می شود.

  1. She fancies him. (She likes him.)
  2. Neither person fancies the idea of getting a dog. (They don’t to get a dog.)
  1. او او را دوست دارد. (او او را دوست دارد.)
  2. هیچ یک از این افراد به فکر خرید سگ نیستند. (آنها نمی خواهند سگ بگیرند.)

 

در این جملات بعدی، “fancy” یک اسم است، اما استفاده از آن قدیمی در نظر گرفته می شود:

  1. He took a fancy to her. (He liked her.)
  2. She has a fancy for jewelry. (She likes jewelry.)
  1. او یک فانتزی به او گرفت. (او او را دوست داشت.)
  2. او علاقه زیادی به جواهرات دارد. (او جواهرات را دوست دارد.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b