Meaning and usage of far word
What is definition, meaning and usage of word far

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Far به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه far “دور” برای توصیف یک نقطه در زمان یا فاصله استفاده می شود:

  1. How far is it to the train station?
  2. Binte travels very far every day to get to work.
  3. The place you are looking for is not too far away.
  4. China is very far from the United States.
  5. Charles has traveled far and wide. (He has traveled to many places long distances away.)
  6. You’re too far from the microphone. Move closer.
  7. How much money have you made so far today? (so far = up to now)
  8. So far so good. (This is an expression meaning up to this point in time everything is okay.)
  1. فاصله تا ایستگاه قطار چقدر است؟
  2. بینته برای رسیدن به محل کار، هر روز مسافت زیادی را طی می کند.
  3. مکانی که به دنبال آن هستید خیلی دور نیست.
  4. چین از ایالات متحده بسیار دور است.
  5. چارلز به دور و دراز سفر کرده است. (او به جاهای زیادی از راه دور سفر کرده است.)
  6. خیلی از میکروفون فاصله دارید. نزدیک تر حرکت کن
  7. امروز چقدر پول درآورده اید؟ (تا الان = تا الان)
  8. تا اینجای کار خیلی خوبه. (این یک معنی عبارت است تا این لحظه همه چیز خوب است.)

 

همچنین می‌توانید از far «دور» برای توصیف حرکت یک فرد در یک سازمان، یک شرکت یا مدرسه استفاده کنید:

  1. Yusuf didn’t go far enough in his education, and now he’s back in school.
  2. Wes is likely to go far within the company because he’s so bright.
  3. Vanessa feels satisfied that she’s gone so far in her career.
  4. In some countries, girls aren’t allowed to go very far in school. After eighth grade, their education might be finished.
  1. یوسف در تحصیلات خود به اندازه کافی پیش نرفت و اکنون به مدرسه بازگشته است.
  2. وس به احتمال زیاد در داخل شرکت پیش می رود زیرا او بسیار باهوش است.
  3. ونسا از اینکه تا این حد در حرفه خود پیش رفته است احساس رضایت می کند.
  4. در برخی کشورها، دختران اجازه ندارند در مدرسه خیلی دور بروند. ممکن است بعد از کلاس هشتم تحصیلات آنها به پایان برسد.

 

“Far” همچنین برای توصیف خواسته ها، درخواست ها و رفتار استفاده می شود

  1. The students pushed the teacher too far. She gave everyone in class a detention.
  2. That’s far enough. You’ll have to stop what you’re doing.
  3. Members of the community don’t believe the man’s punishment went far enough.
  4. The hostage takers went too far in asking for money and a getaway car.
  5. How far will the employees be allowed to go in their labor negotiations?
  1. دانش آموزان معلم را بیش از حد هل دادند. او همه را در کلاس بازداشت کرد.
  2. این به اندازه کافی دور است. شما باید کاری را که انجام می دهید متوقف کنید.
  3. اعضای جامعه باور ندارند که مجازات این مرد به اندازه کافی پیش رفته است.
  4. گروگان گیران در درخواست پول و یک خودروی فرار بسیار زیاده روی کردند.
  5. کارمندان تا کجا اجازه خواهند داشت در مذاکرات کاری خود پیش بروند؟

 

شکل مقایسه ای این کلمه farther “دورتر” است. شکل فوق العاده farthest “دورترین” است.

  1. How much farther do we have to drive?
  2. Which student in this class comes from a country that is the farthest from the United States?
  1. چقدر دورتر باید رانندگی کنیم؟
  2. کدام دانش آموز در این کلاس از کشوری می آید که از ایالات متحده دورتر است؟

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b