Meaning and usage of fasten word
What is definition, meaning and usage of word fasten

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Fasten به فارسی با مثالهای کاربردی

هنگامی که دو چیز در کنار هم قرار می گیرند و توسط یک گیره، یک پیچ، یک پیچ، یک سگک، یک دکمه، یک رشته و غیره محکم می شوند، از کلمه fasten “بستن” استفاده کنید.

در مثال‌های زیر، fasten یک فعل است:

  1. Fasten your seatbelt. (Put your seatbelt on and make sure it’s secure.)
  2. The shingles on the house are fastened by nails.
  3. They fastened the legs of the table by using large bolts.
  4. A man on the boat fastened the sail with a rope.
  5. The report was fastened together with a clip.
  1. کمربند ایمنی خود را ببندید. (کمربند ایمنی خود را ببندید و مطمئن شوید که ایمن است.)
  2. زونا روی خانه با میخ محکم می شود.
  3. آنها پایه های میز را با استفاده از پیچ های بزرگ محکم می کردند.
  4. مردی در قایق بادبان را با طناب بست.
  5. گزارش با یک کلیپ به هم چسبانده شد.

 

کلمه fastener “بست” یک اسم است:

  1. A few fasteners broke and the table fell apart.
  2. We have to replace a fastener on the door.
  3. Steel fasteners hold the machine together.
  1. چند بست شکست و میز از هم پاشید.
  2. باید یک بست روی در را تعویض کنیم.
  3. بست های فولادی دستگاه را در کنار هم نگه می دارند.

 

نکته: کلمه “fasyen” تنها یکی از کلماتی است که در وسط آنها یک “t” بی صدا وجود دارد. کلمات دیگری مانند این هستند whistleسوت زدن”، listen “گوش دادن”، nestle “لانه کردن”، thistle “خار”، وcastleقلعه”.

#

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.