بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Fat به فارسی با مثالهای کاربردی
وزن اضافی بدن اغلب fat “چربی” نامیده می شود. این اضافه وزن در اطراف معده ظاهر می شود، اما در سایر قسمت های بدن نیز دیده می شود. در استفاده از این کلمه دقت کنید. برخی از افراد اگر به آنها برچسب fat “چاق” بزنند آزرده می شوند.
- Harold is a fat man. (This sentence uses “fat” as an adjective.)
- He likes to eat and he doesn’t care if he gains weight.
- Sandra says she’s getting fat.
- She doesn’t want to be fat.
- If you sit at a desk and work on a computer all day, you might become fat.
- I need to lose the fat around my waist. (This sentence uses “fat” as a noun.)
- هارولد مرد چاقی است. (این جمله از “fat” به عنوان صفت استفاده می کند.)
- او دوست دارد غذا بخورد و برایش مهم نیست که وزنش اضافه شود.
- ساندرا می گوید که چاق می شود.
- او نمی خواهد چاق شود
- اگر تمام روز پشت میز بنشینید و با کامپیوتر کار کنید، ممکن است چاق شوید.
- من باید چربی دور کمرم را از بین ببرم. (این جمله از “fat” به عنوان اسم استفاده می کند.)
fat نیز چیزی است که معمولا در غذا یافت می شود. بسیاری از محصولات حیوانی حاوی مقادیر زیادی چربی هستند. مقداری چربی خوب است. انواع دیگر چربی بد هستند. همه ما در رژیم غذایی خود به مقداری چربی نیاز داریم، اما خوردن بیش از حد چیزهایی که مقادیر زیادی چربی دارند، سالم نیست.
- Sandra is on a low-fat diet.
- Harold likes fatty foods. He says they taste better. (The word “fatty” is often used in place of “fat.”)
- Whole milk has a lot of fat in it. It’s better to drink milk that has two percent or one percent fat.
- ساندرا رژیم غذایی کم چرب دارد.
- هارولد غذاهای چرب را دوست دارد. می گوید طعم بهتری دارند. (کلمه “fatty” اغلب به جای “fat” استفاده می شود.)
- شیر کامل دارای مقدار زیادی چربی است. بهتر است شیری بخورید که دو درصد یا یک درصد چربی دارد.
کلمه fatten یک فعل است. یعنی کسی یا چیزی را چاق کردن.
- Cows are fattened on corn before they are slaughtered for their meat.
- George is trying to fatten himself by eating a lot of ice cream. He wants to be heavier.
- American kids fattened on fast food may develop health problems.
- گاوها را قبل از ذرت برای گوشتشان از ذرت پروار می کنند.
- جورج با خوردن بستنی زیاد سعی می کند خود را چاق کند. او می خواهد سنگین تر باشد.
- کودکان آمریکایی که با فست فود چاق می شوند ممکن است دچار مشکلات سلامتی شوند.
یادداشت ها:
- A person who is extremely overweight is said to be obese. Obesity becomes a health problem.
- It’s generally not polite to describe a person as fat. It’s better to say that person is heavy or overweight if you must say something.
- به فردی که به شدت اضافه وزن دارد گفته می شود چاق. چاقی به یک مشکل سلامتی تبدیل می شود.
- معمولاً مودبانه نیست که فردی را چاق توصیف کنیم. بهتر است بگوییم آن شخص است سنگین یا اضافه وزن اگر باید چیزی بگویید
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.