Meaning and usage of fire word
What is definition, meaning and usage of word fire

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Fire به فارسی با مثالهای کاربردی

fire “آتش” از گازهای بسیار داغ تشکیل شده است. می تواند مخرب باشد…

  1. That building was destroyed by fire.
  2. Someone set a fire in the forest and burned down several acres of trees.
  3. Most of their furniture and clothing were lost in the fire.
  1. آن ساختمان بر اثر آتش سوزی ویران شد.
  2. شخصی در جنگل آتش زد و چندین هکتار از درختان را سوزاند.
  3. بیشتر اثاثیه و لباس آنها در آتش سوزی از بین رفته است.

… یا مفید:

  1. They made a fire in their fireplace to keep warm.
  2. The kids sat around the fire and sang songs all night when they were at summer camp.
  3. The farmers use fire to clear out brush and unwanted trees.
  1. آنها برای گرم شدن در شومینه خود آتش می زدند.
  2. بچه ها تمام شب را که در کمپ تابستانی بودند دور آتش می نشستند و آهنگ می خواندند.
  3. کشاورزان از آتش برای پاک کردن برس و درختان ناخواسته استفاده می کنند.

 

هنگامی که “آتشfire به عنوان یک فعل استفاده می شود، چند معنی متفاوت دارد.

  1. He’s firing a rocket.
  2. Fire up your car and let’s hear how it sounds. (fire up = start)
  3. Several gun shots were fired into the air by the police.
  4. The soldier fired his weapon at an enemy soldier.
  5. The team is all fired up to win tonight. (In this sentence “fired up” is in the form of an idiom and it’s an adjective. To be fired up is to be excited or happy about something.)
  1. او در حال شلیک موشک است.
  2. ماشین خود را روشن کنید و صدای آن را بشنویم. (fire up = شروع)
  3. چندین گلوله توسط پلیس به هوا شلیک شد.
  4. سرباز اسلحه خود را به سمت سرباز دشمن شلیک کرد.
  5. تیم برای پیروزی امشب تمام است. (در این جمله “fired up” به صورت اصطلاح و صفت است. آتش زد هیجان زده یا خوشحال بودن در مورد چیزی است.)

 

شما همچنین می توانید از “fire” استفاده کنید زمانی که شخصی شغل خود را از دست می دهد:

  1. She was fired from her job because she often came to work late.
  2. The company fired two employees who were stealing money from the cash register.
  3. Joe doesn’t care if he’s fired from his job because he hates it.
  1. او از کار خود اخراج شد زیرا اغلب دیر سر کار می آمد.
  2. این شرکت دو کارمند را که از صندوق پول سرقت می کردند اخراج کرد.
  3. جو اهمیتی نمی دهد که از کارش اخراج شود زیرا از آن متنفر است.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b